سونامی خاموش سالمندی؛ زنگ خطری برای تعادل جمعیتی کشور در دهه های آتی

سالمندی یکی از برهه‌های زندگی انسان محسوب می‌شود که در نیم قرن اخیر با بهبود شرایط بهداشتی و درمانی و بهره‌گیری از تکنولوژی روز، رسیدن به آن سهل‌تر شده و تعداد بیشتری از جمعیت جوامع قادر به درک و تجربه آن شده‌اند و با افزایش امید به زندگی در کل دنیا، مبنای عددی آن نیز در سال‌های اخیر افزایش یافته است.

سونامی خاموش سالمندی؛ زنگ خطری برای تعادل جمعیتی کشور در دهه های آتی

سالمندی یکی از برهه‌های زندگی انسان محسوب می‌شود که در نیم قرن اخیر با بهبود شرایط بهداشتی و درمانی و بهره‌گیری از تکنولوژی روز، رسیدن به آن سهل‌تر شده و تعداد بیشتری از جمعیت جوامع قادر به درک و تجربه آن شده‌اند و با افزایش امید به زندگی در کل دنیا، مبنای عددی آن نیز در سال‌های اخیر افزایش یافته  است.
به گزارش بهداشت نیوز، توسعه مؤلفه‌های اثرگذار در رشد شاخص امید به زندگی با بالا رفتن متوسط دوره حیات در دنیای متمدن و مدرن هزاره سوم، درکنار امتیازی به منزله یک دستاورد بشری ناشی از امکانات بهتر زندگی، به مثابه زنگ خطری برای جوامع از حیث تأمین نیازهای نسل سالمند به‌عنوان قشر و طبقه آسیب‌پذیر به لحاظ سبک و ویژگی‌های خاص زندگی است و آثار این پدیده در کاهش شدید نسبت پشتیبانی تأمین‌اجتماعی (نسبت تعداد بیمه‌شدگان به مستمری‌بگیران) و بیشتر شدن شکاف تعداد ورودی‌ها و خروجی‌ها در این سازمان ملموس است.
شکاف عمیق ایجاد شده بین میزان موالید و رشد جمعیت از یک سو با گسترش یافتن آمار افراد سالمند در سطح کشور به منزله هشدار و زنگ خطری است که اتخاذ تدابیر لازم برای مقابله با افزایش چشمگیر سهم گروه اقشار مسن را ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.
در واقع پدیده سالمندی به شکلی تدریجی در کشور گسترش و نفوذ یافته و پیش‌بینی‌ها بیانگر سهم 30 درصدی سالمندان (افراد بالای 65 سال) از جمعیت با ورود متولدین دهه‌های پنجاه و شصت به این دوره طی بیست سال آینده است که بی‌تردید تلاش برای مدیریت آن تنها در قالب تدوین سند ملی سالمندان نگنجیده و نیازمند بسترسازی فرهنگی، آموزش و آماده‌سازی تمامی خانواده‌ها و دستگاه‌های متولی و تأثیرپذیر برای این سونامی خاموش است.
بی‌تردید یکی از مسائلی که اندیشیدن در زمینه آن یک الزام برای آینده‌نگری بهتر جهت مقابله با این بحران اجتماعی محسوب می‌شود حمایت از صندوق‌های بیمه‌ای و تلاش برای پایداری آنها به‌عنوان مرجعی جهت خدمت‌رسانی و ارائه تعهدات درمانی و پرداخت مستمری به این گروه خواهد بود.
جوامع امروزی به سمت خانواده‌های کوچک تک‌فرزند سوق یافته و عدم امکان رسیدگی مطلوب به والدین از سوی فرزند دغدغه‌ای است که نسل افراد میانسال را در حال حاضر به فکر فرو می‌برد و بی‌شک مشکلات اقتصادی و عدم تکافوی مناسب مالی افراد این نگرانی را افزونتر نموده و امنیت روانی و آرامش خاطر آنها را دچار اختلال می‌نماید از این رو پشتوانه‌های بیمه‌ای و چترهای حمایتی در قالب نظام تأمین‌اجتماعی برای نسل فردای جامعه بیشتر احساس شده و بسیار ملموستر به نظر می‌رسد.
مغفول ماندن این اصل و عدم دقت کافی به این واقعیت و هرگونه کوتاهی در زمینه مطالعات رشد سالمندی و آثار و رویه‌های آن برای دو دهه آینده، دقیقاً ثمراتی همچون نادیده گرفتن و غفلت‌های انجام شده از رسیدن به نقطه سربه‌سری منابع و مصارف در اواسط دهه هفتاد و رشد روزافزون تعهدگیرندگان و پیشی گرفتن هزینه‌ها نسبت به درآمدها در سازمان تأمین‌اجتماعی در سال‌های اخیر خواهد داشت.
اندیشه ژرف و نگاه عمیق به مسائل اجتماعی حکم می‌کند تا پدیده سالمندی را در کنار تمام محاسن و امتیازات آن از ابعاد و زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده و فراموش نکنیم که امواج ملایم آن روزهای پایانی خود را سپری نموده و به زودی شاهد سونامی خروشانی خواهیم بود که سهل‌انگاری در برابر آن عواقب جبران‌ناپذیری را برای شکل‌گیری یک بحران بزرگ اجتماعی به دنبال خواهد داشت.