چرا قرارداد‌های استقلال در هتل بسته می‌شوند؟

هنوز از یاد نبرده‌ایم اتفاقات دوران مدیرعاملی علی فتح‌الله‌زاده که هر بازیکن سفت و سختی که راضی به عقد قرارداد با باشگاه استقلال نبود را به اتاق جادویی‌اش در دفتر شخصی خودش در لارستان می‌کشاند و همان جا کاری می‌کرد که بازیکن، خندان و خوشحال با انگشت جوهری که زیر قراردادش زده بود از ساختمان بیرون می‌رفت. نکونام را به یاد داریم که چطور پس از بازگشت از اروپا نیمه شب با همین شرایط راهی دفتر فتح‌الله‌زاده شد و با استقلال بست!

هنوز از یاد نبرده‌ایم اتفاقات دوران مدیرعاملی علی فتح‌الله‌زاده که هر بازیکن سفت و سختی که راضی به عقد قرارداد با باشگاه استقلال نبود را به اتاق جادویی‌اش در دفتر شخصی خودش در لارستان می‌کشاند و همان جا کاری می‌کرد که بازیکن، خندان و خوشحال با انگشت جوهری که زیر قراردادش زده بود از ساختمان بیرون می‌رفت. نکونام را به یاد داریم که چطور پس از بازگشت از اروپا نیمه شب با همین شرایط راهی دفتر فتح‌الله‌زاده شد و با استقلال بست!
همچنین چند سال بعد در دوران مدیر عاملی سید رضا افتخاری بود که سید پندار توفیقی در اوقات نیمه شب و یا آخرین ساعات روز بازیکنان را به دفتر شخصی اش در محدوده ده ونک می‌برد و قرارداد‌ها را تمدید یا عقد می‌کرد و پندار تایم از همان زمان بر سر زبان‌ها افتاد! رسمی که به نوعی بدعت در باشگاه استقلال بدل شده و حالا پس از یکی، دو فصل باز هم می‌بینیم این ماجرا‌ها در یکی از مرتفع‌ترین هتل‌های تهران و در طبقه آخرش انجام می‌شود!
مگر باشگاه استقلال دفتر ندارد که بازیکن و مدیر برنامه‌هایش به آنجا بروند و قرارداد ببندند؟ گیریم که اتاقی هم در هتل اجازه نشده و پول بیت‌المال دست نخورده باقی‌مانده است و ملاقات‌ها در دفتر معاونت اقتصادی باشگاه در بخش تجاری هتل آزادی انجام می‌شوند، بازهم سؤال این است پس دفتر باشگاه برای چیست؟ مگر دیگر مدیران عامل دفتر شخصی ندارند یا دوستان و اعضای هیئت مدیره‌شان دفتر ندارند؟ چرا در باشگاه پرسپولیس مدیرعامل بلند نمی‌شود برود دنبال بازیکن به ترکیه و دبی؟ چرا در سپاهان مدیرعامل راهی این شهر و شهرستان نمی‌شود تا رضایت بازیکن و مربی را جلب کند؟ پول خرید بلیت ندارند یا اتوریته (اقتدار) مدیریتی را اجرا می‌کنند که از روز اول بازیکن تصور نکند مدیرعامل به دنبالش است؟
گرچه در همین مدت بار دیگر حضور برخی دلال‌های معروف و سابقه‌دار بازیکن نیز در لابی و طبقات آخر هتل آزادی دیده شده‌اند که گویی به یارگیری در استقلال هم ورود می‌کنند. افرادی مانند غ. گ یا ع. ن که دومی به تازگی به این جرگه پیوسته و با جیب پرپولش چپ سعادتمند را هم پر کرده است. یا شاید هم برای فرار از دست خبرنگاران است که این قشر هرطور شده اخبارشان را به دست می‌آورند و حُقّه پنهان شدن از دست آن‌ها سال‌هاست که دیگر جواب نمی‌دهد!