صباح زنگنه: با حضور اسرائیل در خلیج فارس باید برای هر احتمالی آماده بود

تغییر مناسبات در غرب آسیا؛

تحولاتی در منطقه خلیج فارس رخ داده است که می تواند به نوبه خود نادر و حتی برهم زننده توازن سنتی منطقه و تغییر تعاملات در جهان عرب باشد. کشورهایی همچون امارات و بحرین با برنامه ریزی و رایزنی های آمریکا، روابط خود با رژیم صهیونیستی را عادی کرده و روابط دیپلماتیک رسمی در عرصه های مختلف را در دستور کار خود قرار داده اند.

صباح زنگنه: با حضور اسرائیل در خلیج فارس باید برای هر احتمالی آماده بود

 حمیدرضا عسگری
تحولاتی در منطقه خلیج فارس رخ داده است که می تواند به نوبه خود نادر و حتی برهم زننده توازن سنتی منطقه و تغییر تعاملات در جهان عرب باشد. کشورهایی همچون امارات و بحرین با برنامه ریزی و رایزنی های آمریکا، روابط خود با رژیم صهیونیستی را عادی کرده و روابط دیپلماتیک رسمی در عرصه های مختلف را در دستور کار خود قرار داده اند.
اینکه چطور ممکن است حوادث و رویارویی های تاریخی جهان عرب با اسرائیل به دست فراموشی سپرده شود یک روی سکه است و روی دیگر آن پیامدها و تحولات احتمالی از این تغییر روابط در میان همسایگان جنوبی ما و کل منطقه می باشد.
ایران طی یک دهه اخیر درمورد حضور و حمایت هایش از حکومت سوریه و حزب الله در لبنان به صورت علنی اعلام داشته است که درمقابل خرابکاری ها و زیاده خواهی های تل آویو میدان را خالی نخواهد کرد و طرفین بارها در این مسیر به صورت مستقیم و غیر مستقیم درمقابل هم قرار گرفته اند.
حال قرار است همسایگان جنوبی ما رفت و آمدهای خود با اسرائیل را عادی سازی کنند و عملا دشمن را به نزدیک ترین فاصله مرزی کشورمان راه دهند و این موضوع را در راستای سیاست داخلی خود قلمداد کنند!. حضور اسرائیل در منطقه خلیج قطعاً محدود به روابط داخلی کشورهای نام برده نخواهد بود و به وضوح روشن است که تل آویو اهداف امنیتی و نظامی خود را در این باره دنبال خواهد کرد.
درهمین رابطه با دکتر صباح زنگنه، کارشناس مسائل منطقه و پژوهشگر جهان عرب، درمورد تحولات اخیر و عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل به گفتگو پرداختیم.
وی درابتدا به موضوع جداسازی معنا و مفهوم "اعراب" در رابطه با تحولات اخیر اشاره داشت و گفت: وقتی می گوییم عرب ها، نمی توان پذیرفت که همه مردمی که در کشورهای عربی وجود دارند مانند هم هستند. چرا که ما در جغرافیای جهان عرب، مشرق عربی و مغرب عربی داریم.
آنها که در شرق دریای مدیرانه هستند همچون سوریه،لبنان و اردن و عراق تا برسد به کشورهای جنوبی خلیج فارس، مشرق عربی هستند و مغرب عربی هم از مصر گرفته می شود تا انتهای کشور مراکش.
گرایش های سیاسی در این کشورها به گونه ای است که میان ملت ها و دولت های آنها در مغرب و مشرق عربی تفاوت وجود دارد. به عنوان مثال درمیان کشورهای مشرق عربی ، کشورهایی که نقش مردم در آنها شاخص باشد و انتخاباتی داشته باشند و حکومتی دموکراتیک و شبه دموکراتیک داشته باشند وجود دارد، اما گرایش دولت ها و مردمش باز باهم متفاوت است. و کشورهایی هم داریم که اصلا نه انتخاباتی دارند و نه مجلس مردمی .
لذا به هر اندازه که یک کشوری دارای آزادی و مشارکت واقعی مردم در تنظیم روابط سیاسی باشد، نسبت به موضوعی همچون مسئله فلسطین و اسرائیل و سیاست هایی که باید درمورد اتخاذ شود، یک حساسیت و همراهی جدی تری با این موضوع وجود
دارد.
اما ملت هایی که دارای این شاخص نیستند تحت تاثیر سیاست های تحمیلی دولت هایشان مجبور به پذیرش مسائلی هستند که شاید مورد تمایل آنها نباشد. به عنوان مثال در کشورهای حاشیه خلیج فارس کویت از حکومتی نسبتاً مردمی تر برخوردار است، لذا می بینیم که حمایت دولت و مردم کویت از قضیه فلسطین جدی تر و مثبت تر است .
 اما کشورهایی که فاقد این خصوصیت هستند و پارلمانشان تحمیلی یا صوری است، بنابر خواست دولت ها رفتار می کنند. در این دولت ها هرچه میزان فرمانبری از مردم کمتر باشد به همان مقدار، میزان فرمانبرداری از امریکا بیشتر است و بر مدار ایالات متحده حرکت می کنند.
بنابراین فهم ما از موضوع ملت های عرب باید مشخص باشد و تمییز دهیم میان ملت هایی که مستقل هستند و یا آنها که وابسته و یا تحت فشار دولت های خود قرار دارند.
دکترسید صباح زنگه همچنین با اشاره به عادی سازی روابط با اسرائیل توسط برخی کشورهای عربی نسبت به تبعات نزدیکی این رژیم به همسایگان جنوبی هشدار داد و گفت: رژیم صهیونیستی یک رژیم توسعه طلب، اشغالگر، نژادپرست متکی بر یهودیت افراطی است، حال یک همچین رژیمی اگر بخواهد در همسایگی ما قرار بگیرد، آثار این خصوصیاتش را تجلی خواهد داد. یعنی توسعه طلبی خود را اعمال خواهد کرد و روی محیط همسایگی ما اثر خواهد  داشت. وقتی هر روز یک تکه از فلسطین و اردن را در خود هضم می کند، مسلماً این خلق و خوی را در منطقه ما نیز دنبال خواهد کرد.
این پژوهشگر مسائل منطقه ای در تشریح اهداف اسرائیل برای حضور در خلیج فارس معتقد است، رژیم صهیونیستی در منطقه خلیج فارس به دنبال نفت ارزان اعراب، استفاده و به دست گیری بازارهای تجاری این کشورها در جهت دسترسی به بازارهای منطقه ای و خروج اقتصادش از رکود می باشد. اما نکته بسیار مهم از اهمیت حضور رژیم صهیونیستی در خلیج فارس، به دست گیری بازار تسلیحات و فروش جنگ افزارهای مختلف خود به کشورهای عربی است.
این سه گزاره از سوی اسرائیل درجهت رسیدن به هدف غایی، یعنی قرابت امنیتی و نظامی به جمهوری اسلامی ایران با استفاده از پایگاه های این کشورها می باشد. لذا ضروریست تا با توجه به این چهار شاخص سیاست های خود را به صورت هوشمند پایه ریزی کنیم چرا که این کشورها شریک توسعه طلبی اسرائیل و گسترش نا امنی در منطقه هستند.
دکترصباح زنگنه با اشاره به تاریخ 70 ساله شکل گیری رژیم صهیونیستی گفت:در این هفت دهه از عمر اسرائیل، هفت جنگ بزرگ توسط این رژیم رخ داده است. اگر اسرائیل در این منطقه نیز جای پا محکم کند، شک نکنید که شاهد جنگ هایی همانند
جنگ هایی که در مصر و اردن به راه انداختند، خواهیم بود . لذا باید برای چنین آینده ای هم به این کشورها هشدار داد و هم برای هرنوع تغییر وتحول احتمالی در منطقه آماده بود. چرا که احتمال هر اتفاقی وجود دارد و ذات اسرائیل تفرقه افکنی و ایجاد درگیری های نظامی درجهت اهداف توسعه طلبانه است.
کارشناس و پژوهشگر جهان عرب، درمورد احتمال عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل و مشروط کردن این مسئله به تشکیل دو کشور در مناطق اشغالی از سوی مقامات ریاض ابراز داشت:  با توجه به روحیه توسعه طلبانه اسرائیل بعید می دانم پروسه تشکیل دو کشور، محقق شود. چرا که با الحاقات جدیدی که پارلمان رژیم صهیونیستی به قانون خود اضافه کردند، حکومت اسرائیل یک حکومت نژادی متکی بر دیانت یهودی است که براساس آن فرد اگر یهودی نباشد، اصلا شهروند تلقی نمی شود.  لذا با این شاخص ها تشکیل دو دولت بعید به نظر
می رسد.
 ولی عربستان نگران یک موضوع جدی و تاریخی است. اگر عربستان بخواهد فارغ از شعارهایی که ملک فیصل می داد و اصلا حاضر نبود اسم اسرائیل را به زبان بیاورد و آماده بود تا در صورت درگیری نظامی در پیشانی جبهه اعراب بجنگد، یا ملک فهد و ملک عبدالله که طرح معروف "ابتکار صلح" را مطرح کرده بودند و... بخواهد از تمام مواضع پادشاهان خود گذر و تنزل کند، و روند عادی سازی را در پیش بگیر یعنی تاریخ خود را محو و پاک و پادشاهان خود را با زباله دانی تاریخ انداخته است. این کاری بسیار سخت برای آل سعود و طبقه حاکم خواهد بود.
از طرف دیگر درصورت حرکت بر مدار عادی سازی روابط با اسرائیل باید داعیه خادم "حرمین شرفین" بودن را نیز کنار بگذارد. چون ورود اسرائیل و دولت یهود به خاک عربستان یعنی تبدیل شدن دولت ریاض به یک پایگاه یهودی و حضور یک پایگاه یهودی در عربستان یعنی تسلط رژیم نژادی و یهودی بر حرمین شرفین و این همه مسلمانان جهان را برعلیه عربستان وادار به واکنش خواهد کرد. عربستان در حال حاضر نگران این موضوع است و گرنه طی دهه های گذشته به ویژه در سطح امنیتی و دستگاه اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی روابط ممتد و مخفیانه داشته اند.