گرانی ارزاق مردم و نبود نظارت ها

اسب سرکش گرانی ها همچنان به گونه ای افسار گسیخته درحال تاختن است و گویا مهار آن از دست رفته و امکان نگه داشتن آن وحود ندارد!.

گرانی ارزاق مردم و نبود نظارت ها

اسب سرکش گرانی ها همچنان به گونه ای افسار گسیخته درحال تاختن است و گویا مهار آن از دست رفته و امکان نگه داشتن آن وحود ندارد!.
اینکه طی یک ماه اخیر مدام بر قیمت کالاهای مصرفی مردم افزوده شده مسئله ای تأمل برانگیز است اما کمبود و نایاب شدن برخی کالاها غیرعادی است. غیر عادی تر این است که مسئولان اهمیتی به این موضوع نمی دهند و گویا این روند عادی، و جزئی از مدیریت اقتصادی کشور است!.
گرانی و کمبود مرغ در بازار نمونه عینی این مسئله است. درحالی که آمار واردات مرغ منجمد نسبت به ماه های قبل افزایش داشته و از سوی دیگر به سبب گرانی ها مصرف عمومی کاهش شدید داشته اما باز شاهد افزایش قیمت ها و کاهش عرضه هستیم.
دولت قیمتی را برای مرغ مصوب می کند اما با عدم عرضه کافی این قیمت خود به خود شکسته می شود و فروشندگان با خرد کردن مرغ قیمت آن را از نرخ مصوب خارج می کنند و با قیمت بالاتر به مردم عرضه می کنند. براساس مشاهدات عینی از بازار فروش مرغ علیرغم دپوی مرغ در مغازه ها و  فروشگاه های عرضه مواد پروتئینی، متصدیان به مردم مرغ نمی فروشند و مدعی نداشتن مرغ هستند، اما مرغ خرد شده و بسته بندی شده را موجود دارند!.
در یک چرخه باطل مجدد دولت برای کاهش نرخ بالا کشیده شده از سوی فروشندگان نرخ بالاتری را برای مرغ مصوب می کند و این گرانی مرغ وجهه قانونی به خود می گیرد و مردم مجبورند این زد و خورد قیمتی بین دولت و فروشندگان را نظاره کنند و تسلیم نتیجه باشند، در حقیقت بازنده اصلی ماجرا مصرف کننده است!.
این میان مفهوم نظارت و تنظیم بازار به خودی خود از بین رفته و نمی توان درک کرد که نقش نهادهای نظارتی در این میان چیست.
مردم درآمدی محدود و ثابت دارند اما هزینه های زندگی مدام درحال افزایش است و هیچ راه چاره ای برای کنار آمدن با آن وجود ندارد. تنها نقطه امید مردم اقدامات دولت در راستای تسهیل هزینه های معیشت است. انتظار جامعه تحقق وعده ها و برنامه هایی است که صرفا روی کاغذ و در کلام منعقد می شوند اما در عمل نمی توان ردی از آن دید. مسئولان باور کنند که زندگی عامه مردم مختل شده و راه چاره ای پیش روی آنها نیست؛ به داد مردم برسید!.