خوزستان؛ كانون دردها و زخم‌هاي متوالي و پايان‌ناپذير!

یادداشت

آيا مي‌شود روزي برسد كه ما در مورد خوزستان، جز از شادي و بهبودي و سلامت و رشد و از بين رفتن انواع محروميت‌ها سخن نگوئيم؛ از استاني كه بر گنج و طلاي سياه-نفت- خفته است بي آن‌كه بهره‌اي خاص از اين نعمت ببرد و هر روز بر تعداد زخم‌ها و دردهايش افزوده مي‌شود.

 

آيا مي‌شود روزي برسد كه ما در مورد خوزستان، جز از شادي و بهبودي و سلامت و رشد و از بين رفتن انواع محروميت‌ها سخن نگوئيم؛ از استاني كه بر گنج و طلاي سياه-نفت- خفته است بي آن‌كه بهره‌اي خاص از اين نعمت ببرد و هر روز بر تعداد زخم‌ها و دردهايش افزوده مي‌شود.
خوزستانِ گرم، تا پيش از كرونا درگير ريزگردها بود، با اپيدمي كرونا در كشور به اين اميد كه كروناويروس، به گرما حساس است و احتمال شيوع آن در مناطق گرمسير كم است؛ مردمان رنج كشيده اين استان، طبعا آن‌را چندان جدي نگرفتند تا اين‌كه اين اميد هم به ياس بدل شد و كرونا راهش را به اين استان باز كرد و در حال تلفات گرفتن از شهروندان خوزستان است.
آن‌چه اما اين روزها وضعيت اين استان را بيش از پيش نگران‌كننده كرده است شيوع وباست آن‌هم در حالي‌كه اين استان در رابطه با بيماران مبتلا به كرونا، با كمبود امكانات درماني و بيمارستاني مواجه است. استاندار خوزستان مي‌گويد:« به هیچ‌عنوان پذیرفته نیست که ما در وضعیت اپیدمی کرونا با شیوع بیماری‌هایی هم‌چون التور مواجه شویم، زیرا کار ما را سخت‌تر می‌کند. از این بابت، ادارات مرتبط در حوزه ستادی استانداری خوزستان باید به‌صورت جدی بر روند کار نظارت داشته و با تشکیل اکیپ‌هایی نسبت به این اقدامات بازدید‌های میدانی داشته باشند و مناطق درگیر، برای لایروبی و آهک‌پاشی اولویت‌بندی شوند.» از لحن استاندار خوزستان اضطراب و نگراني مي‌بارد! چرا كه واقعا اداره كردن چنين استاني با اين‌همه مشكل و معضلي كه روي هم تلنبار مي‌شوند، چنان سخت و سنگين است كه نمي‌توان از استاندار اين استان انتظاري جز اضطراب و نگراني داشت. پيش از كرونا و پيش از تمام اين دردسرها، اين استان مشكلات خاص خودش را داشت، حالا وباي التور را بگذاريد در كنار كرونا و ديگر مشكلات بازمانده از قبل و وضعيت اقتصادي امروز كشور وبحران‌هايي كه درگير آن هستيم. اما استاندار خوزستان چه بپذيرد و چه نپذيرد، اين مشكلات وظايف وي را سنگين‌تر از گذشته مي‌كند؛ آن‌هم در استاني كه مردم محروم آن از حداقل امكانات و اطلاعات بهداشتي لازم برخوردار نيستند.
عدم وجود امكانات بهداشتي و نبود آب آشاميدني تصفيه شده، يكي از دلايل بروز اين بيماري است كه ابتدا خود را به صورت «ناگ» يا همان التورنشان مي‌دهد. بیماری ناگ انسانی يکی از بیماری‌های روده‌ای است،  که در ايران بيشترين گزارش از استان خوزستان است.
پنج فاکتور در انتقال این بیماری نقش عمده دارند: آب، غذا، سبزیجات و میوه‌جات و دست‌های آلوده. در مناطقی که آب آشامیدنی سالم در دسترس نیست و مردم نحوه سالم‌سازی آب را نمی‌دانند، مناطقی که فاضلاب، زباله، فضولات حیوانی به‌صورت غیربهداشتی دفع می‌شود و در محل‌هایی که اصول بهداشت فردی رعایت نمی‌گردد، این بیماری بیشتر شیوع پیدا می‌کند؛ يعني در استاني مانند خوزستان كه تقريبا فاقد زيرساخت‌هاي بهداشتي لازم است.