انتقال آب كارون و چراغي كه به خانه رواتراست!

طرح انتقال آب كارون به كرمان، يكي از چندين طرح آب‌رساني به فلات مركزي ايران است؛ طرح‌هايي كه علاوه بر اين‌كه بسيار هزينه‌بر هستند، مي‌توانند بر محيط زيست مبداء و مقصد خود تأثيرات خاصي بگذارند. البته كم و بي‌آبي همواره يكي از بزرگ‌ترين چالش‌هاي اين ناحيه از كشور بوده است و مردمان اين سرزمين‌ها، در طول قرن‎ها به نحوي با اين مسئله كنار آمده و سبك زندگي و كشاورزي خاصي را در اين شرايط اقليمي برگزيده بودند كه تا مدت‌ها پاسخ مي‌داد. اما به دليل تغيير شرايط جوي و اقليمي، كم شدن بارش در سطح جهاني و امنيتي شدن مسئله آب در اغلب كشورهاي جهان، طبيعي است كه براي مقابله با چنين مشكل بزرگي و ايجاد زمينه‌هاي ديگر براي سرپا نگاه داشتن كشاورزي و صنايع مختلف وابسته به آب، تدابيري انديشيده شود.

انتقال آب كارون و چراغي كه به خانه رواتراست!

طرح انتقال آب كارون به كرمان، يكي از چندين طرح آب‌رساني به فلات مركزي ايران است؛ طرح‌هايي كه علاوه بر اين‌كه بسيار هزينه‌بر هستند، مي‌توانند بر محيط زيست مبداء و مقصد خود تأثيرات خاصي بگذارند. البته كم و بي‌آبي همواره يكي از بزرگ‌ترين چالش‌هاي اين ناحيه از كشور بوده است و مردمان اين سرزمين‌ها، در طول قرن‎ها به نحوي با اين مسئله كنار آمده و سبك زندگي و كشاورزي خاصي را در اين شرايط اقليمي برگزيده بودند كه تا مدت‌ها پاسخ مي‌داد. اما به دليل تغيير شرايط جوي و اقليمي، كم شدن بارش در سطح جهاني و امنيتي شدن مسئله آب در اغلب كشورهاي جهان، طبيعي است كه براي مقابله با چنين مشكل بزرگي و ايجاد زمينه‌هاي ديگر براي سرپا نگاه داشتن كشاورزي و صنايع مختلف وابسته به آب، تدابيري انديشيده شود.

يونسکو براي اجراي طرح‌هاي انتقال آب چهار شرط اساسي قائل شده است: رعايت منافع حوزه مبداء، مديريت منابع در حوزه مقصد، عدم ايراد خسارت زيست‌محيطي به مبداء و تقسيم عادلانه منافع انتقال آب بين مبداء و مقصد. به اين ترتيب در ابتداي امر و در رابطه با چنين طرح‌هايي معمولا پاي چند پرسش خاص به ميان مي‌آيد. اولين پرسش طبعا در مورد سرزمين مبداء اين طرح‎هاست، جايي كه رودخانه و يا دريا و خليج در آن‌جا قرار دارد. مي‌دانيم كه به‌عنوان مثال رودخانه كارون كه در ناحيه خوزستان قرار دارد، خود امروز به معضلي زيست‌محيطي تبديل شده؛ ورود انواع فاضلاب‌هاي كارخانه‌اي و خانگي به اين رود، سدسازي، خشکسالي و طرح‌هاي انتقال آب، چندان تاب و تواني براي اين رودخانه باقي نگذاشته‎اند. اولين طرح انتقال آب، در نيم قرن پيش آغاز شد و تاكنون 12 طرح انتقال آب از سرشاخه‎هاي كارون بزرگ (دز و كارون) انجام شده است. بزرگ‌ترين و چالش برانگيزترين طرح انتقال آب كارون براي سالانه يك ميليارد و 100 ميليون مترمكعب برنامه‌ريزي شده و به گفته كارشناسان بيشترين آسيب‌هاي زيست محيطي را به استان‌هاي چهارمحال و بختياري (سرچشمه) و خوزستان (پايين دست) وارد مي‌كند. جداي از آسيب‌هاي زيست‌محيطي كه لازم است و احتمالا در مورد آن‌ها از نظر كارشناسان زبده اين عرصه استفاده شده يا خواهد شد يا بايد بشود، توجه به اين نكته مهم ضروري است كه حدود 9 ميليون ساكن مناطق روستايي و شهري اين استان به آب قابل شرب دسترسي ندارند و از هورها و هوتك‌ها استفاده مي‌كنند كه خبرهاي دردناك غرق شدن كودكان و نوجوانان و يا شكارشدن آنان توسط تمساح‌هاي ساكن در اين هوتك‌ها را شنيده‌ايم؛ پرسش ديگر در همين‌جا مطرح مي‌شود، سهم ساكنان اين مناطق به عنوان مبداء كه با چنين دشواري‌هايي آب تقريبا آشاميدني تهيه مي‌كنند يا از تانكرها مي‌خرند، از آب كارون چيست؟ يعني آيا شرط نخستي كه يونسكو طرح كرده - رعايت منافع حوزه مبداء- در اين انتقال‌ها در نظر گرفته شده است؟ آيا اين انتقال‌ها به منافع و حقوق طبيعي ساكنان و محيط زيست مبداء كه حق ويژه‎اي نسبت به اين رودخانه دارند، آسيبي وارد نكرده و حقي از آنان ضايع نمي‌كند؟‌

از همان ابتداي آغاز انتقال آب از كارون به مناطق ديگر، نمايندگان اين استان در مجلس شوراي اسلامي در دوره‌هاي مختلف، با اين طرح‌ها مخالف بودند. حتي از كارشناسي نبودن اين طرح‌ها هم سخن به ميان آمد، به گفته يكي از نمايندگان اين استان:« هيچ‌کدام از شرايط يونسكو در رابطه با انتقال آب كه مبتني بر منطق علمي و پژوهش‎هاي کارشناسي در موضوع انتقال آب است در مورد کارون به وقوع نپيوسته؛ به‌عنوان مثال آب شرب شهرهاي پايين دست کارون از جمله اهواز غيربهداشتي و نامطلوب است.»

حال با توجه به موارد طرح شده و البته بسا پرسش‌هاي ديگر، بايد از مسئولان ذيربط پرسيد كه در محاسبه هزينه و فايده چنين طرح‌هايي، آيا هر دو سوي اين طرح‌ها، يعني ساكنان مبداء و مقصد، به يك اندازه از چنين انتقال‌هايي بهره مي‌برند و نيزآيا دراين مسير، مناسبات و ايجاب‌هاي زيست‌محيطي به‎صورت كارشناسي مورد بررسي قرار گرفته‎اند؟

a.f.far99@gmail.com