خیلی چیزها هستند که دیگر نمی‌خوریم و مشکلی ایجاد نمی‌شود!

این دیگر تکرارمکرارت است که وضعیت معیشتی اغلب مردم، از حد نگران‌کننده هم گذشته و بسیاری از هموطنانمان در زیر خط فقر که ده میلیون تومان اعلام شده، زندگی می‌کنند. این ده میلیون تومان، بدان معنی است که یک خانواده چهارنفره با آن می‌تواند فقط روزگار بگذراند و حداقل‌های زندگی خود را تأمین کند؛ اجاره بدهد، هزینه آب و برق و گاز و حمل‌ونقل و پوشاک و درمان و خورد و خوراک، که طبیعی‌ترین نیازهای اساسی یک خانواده است در حد معمول پرداخته شود.
 اما دستمزد اغلب مردم ما نه تنها نصف این میزان که حتی یک سوم این ده میلیون تومان هم نیست و این یعنی یک خانواده با دو فرزند درحال رشد، نمی‌تواند نیازهای طبیعی و حداقلی خود را آنچنان که باید و شاید برآورده کند.
در طی این چندسال و با افزایش تورم و گرانی کالاهای سبد معیشتی، مردم بسیاری از نیازهای اساسی خود را حذف کرده و علاوه بر کوچک کردن خانه به دلیل افزایش اجاره مسکن، سفره خود را هم کوچک کرده‌اند و همان روشی را درپیش گرفته‌اند که ‏عضوهیات مدیره محترم اتحادیه میوه و تره‌بارگفته؛ یعنی خیلی چیزها را که باید بخورند تا سالم بمانند و رشد نرمالی داشته باشند، دیگر نمی‌خورند و عملا و در بازه زمانی کوتاه هم برای‌شان مشکلی پیش نمی‌آید. هرچند ممکن است سیستم ایمنی بدن‌شان ضعیف شده و در طولانی‌مدت درگیر بیماری‌های مختلف شوند. اما در کوتاه‌مدت، بله آقای عضو هیات مدیره محترم اتحادیه میوه و تره‌بار، ممکن است نه تنها با نخوردن انار، بلکه با نخوردن خیار و گوجه و دیگر میوه‌ها و سبزی‌ها، در ظاهر دچارمشکلی نشوند، اما موسساتی که مدام در حال رصد کردن سلامتی مردم کشورهای مختلف هستند، همین چندماه گذشته اعلام کردند که ضریب هوشی ایرانیان در طی ده سال گذشته از 106 به
 85 رسیده، این‌را بگذارید در کنار کوتاه شدن قد فرزندان این کشور در طول همین چند ده سال؛ و این‌همه نتیجه توجه به توصیه‌های این چنینی است؛ اگر گران است نخرید و نخورید، مشکلی پیش نمی‌آید. اما بیایید صادقانه اعتراف کنیم که مشکل پیش آمده و ادامه دارد، حتی اگر خبرش هنوز به برخی‌ها نرسیده باشد.