دو نگاه، یک برداشت؛ اروپا تابع استانداردهای داخلی کشور مانیست!

هنر نزد ایرانیان است و بس! این اندیشه و باور، اگر نگوئیم در همه موارد، اما در بسیاری از موارد ملاک و معیار قضاوت ما درباره خودمان بوده و بیش از همه موجب شده است گاهی از همین زاویه به جهان نگریسته‌ایم و گستره دیدمان را وسعت نبخشیده‌ و با واقعیت جهان، آنچنان که هست مواجه نشده‌ایم و لاجرم نصیب‌مان از آینده پیشرفته‌ای که جهان به سوی آن در حرکت است، در حال کم و کمتر شدن است. نگاه اول: این هنر به‌ویژه به‌طور مطلق در نزد خودروسازی انحصاری کشورمان است؛ چنانچه نه تنها نوار بغل پراید و رادیو ودستگاه پخش را بالاخره به آپشن سفارشی یک خودرو تبدیل کردیم بلکه با سان‌روف کردن پژو ۲۰۶ و تغییر ظاهر این خودور در نهایت اکنون به جایی رسیده‌ایم که مدیر فروش ایران‎خودرو با کمال اطمینان و اعتماد به‌نفس می‌گوید که:«لزوما این ماشین‌ها از ۲۰۶ بهتر نیستند!» کدام خودروها از خودروهای ساخت کشور ما بهتر نیستند؟ خودورهایی چون میتسوبیشی میراژ، فیات، فورد فیستا یا تویوتا یاریس ۲۰۱۸، که با پولی که برای خودروی ۲۰۶ داخلی می‌پردازیم، می‌توان یکی از این خودروها را که تابع استاندارد خودروسازی اروپاست، بخریم.

دو نگاه، یک برداشت؛ اروپا تابع استانداردهای داخلی کشور مانیست!

هنر نزد ایرانیان است و بس! این اندیشه و باور، اگر نگوئیم در همه موارد، اما در بسیاری از موارد ملاک و معیار قضاوت ما درباره خودمان بوده و بیش از همه موجب شده است گاهی از همین زاویه به جهان نگریسته‌ایم و گستره دیدمان را وسعت نبخشیده‌ و با واقعیت جهان، آنچنان که هست مواجه نشده‌ایم و لاجرم نصیب‌مان از آینده پیشرفته‌ای که جهان به سوی آن در حرکت است، در حال کم و کمتر شدن است. نگاه اول: این هنر به‌ویژه به‌طور مطلق در نزد خودروسازی انحصاری کشورمان است؛ چنانچه نه تنها نوار بغل پراید و رادیو ودستگاه پخش را بالاخره به آپشن سفارشی یک خودرو تبدیل کردیم بلکه با سان‌روف کردن پژو 206 و تغییر ظاهر این خودور در نهایت اکنون به جایی رسیده‌ایم که مدیر فروش ایران‎خودرو با کمال اطمینان و اعتماد به‌نفس می‌گوید که:«لزوما این ماشین‌ها از ۲۰۶ بهتر نیستند!» کدام خودروها از خودروهای ساخت کشور ما بهتر نیستند؟ خودورهایی چون میتسوبیشی میراژ، فیات، فورد فیستا یا تویوتا یاریس 2018، که با پولی که برای خودروی 206 داخلی می‌پردازیم، می‌توان یکی از این خودروها را که تابع استاندارد خودروسازی اروپاست، بخریم.
اما البته مشکل این‌جاست که این خودروهای تابع استاندارد اورپا، نمی‌توانند هیچ کلاسی را در رنج استانداردهای داخلی کشور ما در رابطه با خودروسازی کسب کنند؛ چون خودروهای دیگر باید با متر و معیار استاندارد داخلی ما مطابقت داشته باشند تا «لزوما» بتوانند بهتر از تولید خودروسازی انحصاری کشور باشند و این استاندارد یعنی در سفرهای جاده‌ای و حتی داخلی، به اندازه خودروهای داخلی موجب تصادف و تلفات و مصدوم و معلولیت شوند، استاندارد داخلی ما بر این مبنا، از یک خودرو، می‌تواند کابین مرگ بسازد و آن‌را چندین برابر قیمت واقعی‌اش با پیش‌فروش و قرعه‌کشی، بفروشد!
نگاه دوم از این زاویه، تاکید شدید به این نکته است که همه‌چیز، مطلقا همه‌چیز باید در داخل کشور ما ساخته شود-که البته تنها یک نگاه گذرا به وضعیت تولید در داخل کشور، نشان می‌دهد که گاهی با تولیدکنندگان داخلی چنان رفتار شده که عطای تولید را لقایش بخشیده‌اند- در حالی‌که تمام کشورهای جهان، که حتی درگیریک هزارم مشکلات اقتصادی ما هم نیستند، چشم به دست دانشمندان جهان دوخته‌اند تا هرچه سریع‌تر واکسنی تولید شود و مردمان جهان را از بحران کروناویروس نجات دهد، ما در تلاشیم در این زمینه هم مانند خودروسازی، حماسه‌آفرینی کنیم و خودمان واکسن را تولید کنیم، حتی اگر بسیار دیر و دور. اما حقیقت تلخ در پشت تمام این اعتمادهای نه چندان واقعی به هنرآفرینی‌ها این است که دست ما از هر سوی بسته است، ما در انحصار و گروکشی دو شرکت خودروسازی انحصاری کشور گیر افتاده‌ایم و گویا تقریبا هیچ راه گریزی از این انحصارگرایی نداریم، ما امکانات و یخچال مناسب برای خریدن واکسن حتی از COVAX هم نداریم و باید خودمان به هر طریقی که شده تلاش کنیم واکسنی بسازیم که به یخچال نیاز نداشته باشد و در این زمینه حتی منتظر واکسن دومی که به آن درجه از دما نیاز ندارد و هفته دیگر وارد بازار جهانی می شود هم نمی‌مانیم .

با این‌که مشکلات مالی برای خرید واکسن‌، برداشته شده، هم‌چنان بر داستان چندماه پیش خرید واکسن آفلوآنزا پای می‌فشاریم که پول دادیم و واکسن را ندادند-درحالی‌که بالاخره با برداشتن موانع مالی واکسن آنفلوآنزا اگرچه دیر، اما بالاخره به کشور وارد شد- بنابراین، اکنون برای کشور ما این امکان وجود دارد که واکسن دومی را که به امکانات دمایی خاص نیاز ندارد، تهیه کند. که اگر غیر از این بود و هم‎چنان درگیر مشکلات مبادلات مالی در این زمینه بودیم، واکسن آنفلوآنزا به کشور نمی‌رسید.  درست است که هنر در برخی موارد در نزد ما هم هست، و ما در بسیاری از مقاطع تاریخی حماسه آفرینی کرده‌ایم، اما گاهی در محاسبه هزینه و فایده برای چنین مواردی، باید هوای سرمایه اجتماعی کشور را هم داشته باشیم و نگذاریم بار و فشار برخی انحصارگرایی‌ها و عدم دورنگری را فقط آن‌ها متحمل شوند.