خدمت مفید به جامعه و مبارزه با فساد، دغدغه های مردم بر دیگراموراست

«اتاق شیشه ای، شفافیت درامور، خدمت مفید به جامعه، مبارزه با فساد، اولویت دغدغه های مردم بر دیگرامور و...»، تحقق این تعابیر چندین سال نوری با عملکرد ما فاصله دارد و گفتن از آن مصداق شعارهای بسیاری است که روز و شب از تریبون های مختلف برای مردم گفته می شود.

خدمت مفید به جامعه و مبارزه با فساد، دغدغه های مردم بر دیگراموراست

 



«اتاق شیشه ای، شفافیت درامور، خدمت مفید به جامعه، مبارزه با فساد، اولویت دغدغه های مردم بر دیگرامور و...»، تحقق این تعابیر چندین سال نوری با عملکرد ما فاصله دارد و گفتن از آن مصداق شعارهای بسیاری است که روز و شب از تریبون های مختلف برای مردم گفته می شود.
مدت هاست که بحث های مختلفی درمورد "نداشتن رسانه آزاد و شفافیت حقوق مسئولان" مطرح شده است که به نظر نمی رسد، تغییری و تحولی در حل مسائل مذکور داشته باشد و صرفاً درحد کلام باقی خواهد ماند، همچون بسیاری از تعابیر جامعه مدنی که ما فقط نام و توصیف آنها را می شنویم، والبته به این رویه هم عادت کرده ایم.
متاسفانه مفهوم شفافیت در کشور ما صرفاً به منزله انتقاد از عملکردها تلقی می شود، و منتقدین نیز صرفاً مشکلات ناشی از نبود شفافیت را مطرح می کنند و
راه حلی برای تحقق این موضوع ارائه نمی کنند و عزمی برای تغییر آن دیده نمی شود. درهمین دو موضوع اخیر؛ یعنی نبود رسانه آزاد و عدم شفافیت
حقوق مسئولان، مقصر کیست؟! آیا مردم در نبود
رسانه آزاد مقصر هستند و قصور از آنها بوده که فضا و فرصتی برای رسانه های مستقل فراهم نشده و رسانه ملی کشور نیز به صورت انحصاری و اختصاصی مدیریت می شود؟ آیا این تقصیر مردم است که بعضی ازمدیران و مسئولانشان از بیت المال حقوق های کلان می گیرند و الزامی برای پاسخگویی درمورد
نسبت کاری که انجام می دهند و دستمزدی که
می گیرند، ندارند؟.
مشکل ما نداشتن "رسانه آزاد و یا قرار گرفتن
مبلغ حقوق مسئولان" روی سایت ها نیست، ما با چالشی عظیم در تفکر و فرهنگ مواجهیم. اگر تاکنون رسانه های آزاد با استانداردهای واقعی نداشته ایم به سبب نبود تفکر لازم و یا  عدم تمایل کافی برای به وجود آوردن آن بوده است. اگر حقوق بعضی از مسئولان ما هنوز مشخص نیست و چوب عدم شفافیت را بر سرهم می کوبیم، به سبب نبود عزم فکری برای این منظور بوده و بس! چرا که شفافیت فی نفسه موجب فشار برای پاسخگویی خواهد
 بود.
اما این فریاد شفافیت که امروز شنیده می شود، در وضعیت کنونی دردی از مردم دوا نمی کند. به فرض اینکه همین امروز رسانه های آزاد یکی پس از دیگری با استانداردهای مناسب تاسیس شدند، و حقوق تمام مسئولان روی سایت برای مردم نمایش گذاشته شد. حال باید پرسید چه اتفاقی خواهد افتاد؟! آیا مردم با دیدن حقوق های آنچنانی، دیگر احساس رضایت می کنند که از فیش حقوقی مسئولانشان با خبرند و خرسند ازاین هستند که مسائل آزادانه در
رسانه ها منتشر می شود؟ آیا بازهم تغییری حاصل خواهد شد؟!
آنچه باید تغییرکند تفکری است که بر عملکرد بعضی ازمسئولان ما حاکم گشته و طی دهه های اخیر برآن اصرار شده تا منافع بعضی از گروه ها و
جریان های مختلف تأمین گردد. ما نیاز به رسانه آزاد نداریم، بلکه این تفکرآزاد است که نیاز امروز جامعه ماست. ما به شفافیت فیش حقوقی نیاز نداریم، ما باید تفکر خدمت و دریافت حقوق براساس یک عدالت اجتماعی را بر رفتار خود حاکم کنیم تا مشکلات برطرف شود.
تا زمانی که تفکرات ما درمورد آزادی و خدمت تغییری نکند، طرح مباحثی همچون شفافیت صرفاً
می تواند خوراکی برای میدان رقابت های سیاسی باشد و تاثیری در حسن اعتماد مردم نخواهد داشت. مردم دریافته اند طرح چنین مسائلی از سوی سیاسیون، تغییری در وضعیت آنها ایجاد نخواهد کرد، چرا که شفافیت عملکردها تاوان سنگینی برای برخی گروه ها و جریان ها خواهد داشت.