عدم شفاف سازی و جذب نقدینگی انباشته شده مردم

با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد کشور، که عقبه و نیزهمراهی تحریم را نیز با خود دارد، و بازارمسکن، ارز و طلا تا حد زیادی دچار رکود شده، آنانی که دچار انباشت نقدینگی هستند، فعلا دست نگه داشته‌اند، تا با بررسی اوضاع، یک تصمیم پرسود بگیرند.

عدم شفاف سازی و جذب نقدینگی انباشته شده مردم

با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد کشور، که عقبه و نیزهمراهی تحریم را نیز با خود دارد، و بازارمسکن، ارز و طلا تا حد زیادی دچار رکود شده، آنانی که دچار انباشت نقدینگی هستند، فعلا دست نگه داشته‌اند، تا با بررسی اوضاع، یک تصمیم پرسود بگیرند.
اما از عجایب رابطه اقتصاد با نقدینگی در کشور ما این است که تا کالایی گران نشود، کسی آن‌را نمی‌خرد! در حالی‌که در تمام دنیا، وضع کاملا برعکس است و با گران شدن هر کالایی، آن کالا مشتری خود را از دست می‌دهد. بنزین و ارز و مسکن و خودرو در کشور ما گران می‌شود و مردم برای خرید صف‌های طولانی تشکیل می‌دهند و حاضرند هر قیمتی برای خرید بپردازند. چراکه اغلب مردم نه بازار را می‌شناسند و نه ترفندهای بازار را و به ‌راحتی در دام افتاده و خلاف جریان طبیعی رودخانه شنا می‎کنند. اینک بازار بورس هم وارد این میدان شده و چند روزی است صف‎های مخصوص به‎خود را در دوران کرونایی و الزام‎های فاصله‎گذاری ایمنی- اجتماعی، تجربه می‎کند. صف‌های طولانی براي گرفتن كد سهامداري و ورود به بورس ایران تشکیل شده است، تا نقدینگی حریص برخی را در خود ببلعد.
این روزها بورس، روی بورس است چون گران شده است، یعنی همان فرمول و اصل ساده همچنان اعمال می‎شود؛ سیل نقدینگی در هر بازاری، قیمت‌ها را متورم می‌کند همان‌گونه که پیش‌تر، بازارهای مسکن و ارز و طلا را درنوردید. نقدینگی در کشورما عادت کرده است تورم و گرانی را بو بکشد و به سمت آن برود؛ مسئله‎ای که به بازار اشباع شده از مشکلات اقتصادی رونقی کاذب و فرار می‎دهد و جیب مردم را هر روز خالی تر می‎کند و
توان اقتصادی آنان را کاهش می‎دهد.با این‌همه، نمی‌توان از نظر دور داشت که بورس، عملکردی اقتصادی دارد و احتمالا امن‌تر است.