میراث اقتصادی هم بخشی از هویت ایران است

هر ملتی بسته به نوع و سبک زندگی خود طی قرن ها، میراث دار برخی توانایی های اختصاصی هستند که با نام و یا برند آن کشور در جهان شناخته می شود.

میراث اقتصادی هم بخشی از هویت ایران است

هر ملتی بسته به نوع و سبک زندگی خود طی قرن ها، میراث دار برخی توانایی های اختصاصی هستند که با نام و یا برند آن کشور در جهان شناخته می شود. به عنوان مثال سوئیس در تولید ساعت های خاص و دست ساز، آلمان ها در ساخت تجهیزات صنعتی،
ژاپنی ها در بحث رباتیک، و ...
ایران ما نیز به سبب داشتن تمدنی غنی به لحاظ تاریخی و بهره مندی از پتانسیل های جغرافیایی و تنوع در عرصه های اقتصادی و فرهنگی از جمله کشورهایی است که می تواند نقشی اثربخش در حوزه های مختلف جهانی داشته باشد. متأسفانه این پتانسیل ها در حالت بالقوه باقی مانده است و حتی توانایی های موجود که طی دهه ها از آن بهره می بردیم در حال فرسایش و حتی از بین رفتن است.
از جمله این توانایی های اختصاصی می توان به بحث تجارت فرش دستباف، صنایع دستی، تولید زعفران، پسته و دیگر نمونه های مختلف در حوزه معدنی و صنعتی و اقتصادی اشاره داشت. تا همین دو دهه پیش ارز آوری و تجارت جهانی فرش دستباف به صورت اختصاصی و با فاصله ای قابل قبول با رقبا در اختیار ایران بود. این فاصله نه ازباب انحصار محصولات، که از بابت کیفیت و تنوع بازار فروش بود.
اما امروز به جایگاهی رسیده ایم که کشورهایی همچون هند، چین، پاکستان و حتی ترکیه سهم بازار فرش دستباف ایران از آن خود
کرده اند و به گفته فعالان و بازرگانان در این حوزه میزان فروش فرش دستباف ایرانی نسبت به دهه 70 و 80 بیش از 80درصد کاهش داشته است و
بی توجهی ها به این مسله باعث از دست رفتن بازارهای متنوع در اروپا و آمریکا گردیده است. این کاهش فروش و از دست رفتن بازار موجب مهاجرت بافندگان و تعمیرکاران ماهر در حوزه فرش گردیده است و با نوعی مهاجرت نخبگان در حوزه بافت و مرمت فرش هستیم!
در حوزه کاشت زعفران و پسته نیز شاهدیم که ترکیه و حتی افغانستان و چین این محصولات انحصاری را از دست ما خارج کرده اند و هریک بخشی از سهم ایران را در بازار جهانی تصاحب کرده اند. گفتن از حسرت ها دردی را دوا نمی کند بلکه بیان آن از باب چاره اندیشی است. وقتی از رونق اقتصاد و اشتغال حرف می زنیم باید بر توانایی ها و استعدادهای موجود و بالفعل تمرکز کنیم که متأسفانه طی سالیان گذشته دچار ریزش و فرسایش شده اند.
فراموش نکنیم وقتی از تجارت فرش دستباف حرف می زدیم دومین منبع ارز آوری کشور بعد از نفت بود! حال به وضعیتی رسیده ایم که تجار این عرصه یا مهاجرت کرده اند یا به تجارت داخلی فعالیت خود را محدود کرده اند چرا که حمایتی از آنها به لحاظ فراهم سازی تجارت با اروپا و آمریکا وجود ندارد و محدودیت ها به قدری افزایش یافته است که حتی درصورت صادرات امکان برگشت پول آنها وجود ندارد. یکی از فعالان این عرصه می گفت که مجبوریم فرش های خود را به ترکیه بدهیم و با قیمتی نازل و سودی محدود محصول نهایی را تقدیم آنها کنیم، درحالی که همان فرش ده ها برابر قیمت در اروپا و آمریکا به فروش می رسد و سود آن به جیب ترکیه می رود.
حفظ میراث تنها به ابنیه و اماکن تاریخی محدود نمی شود، بلکه میراث داری در حوزه اقتصاد نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا همانطور که همسایگان ساز و آلات موسیقی و حتی خوراکی های ایرانی را به نام خود ثبت می کنند، میراث اقتصادی ما را نیز به تاراج نبرند. فراموش نکنیم که برخی میراث های اقتصادی همچون فرش دستباف بخشی از هویت ایران شناخته می شود.