گرفتاری مردم و بیمه ها از تورم لحظه ای

رسالت بیمه ها در راستای حمایت از ضرر و زیان افراد در وجوه مختلف زندگی شخصی و اجتماعی است. به عبارتی مردم بیمه را به عنوان حامی و پوشش دهنده ناتوانی های خود در جبران خسارات مختلف قرار داده اند و بیمه ها نیز با مدیریت سرمایه های خرد(حق بیمه) و تبدیل آن به سرمایه گذاری های پربازده زمینه فراهم سازی مبلغ خسارات را مهیا می کند.

گرفتاری مردم و بیمه ها از تورم لحظه ای

رسالت بیمه ها در راستای حمایت از ضرر و زیان افراد در وجوه مختلف زندگی شخصی و اجتماعی است. به عبارتی مردم بیمه را به عنوان حامی و پوشش دهنده ناتوانی های خود در جبران خسارات مختلف قرار داده اند و بیمه ها نیز با مدیریت سرمایه های خرد (حق بیمه) و تبدیل آن به سرمایه گذاری های پربازده زمینه فراهم سازی مبلغ خسارات را مهیا می کند.
این معادله درصورتی جواب می دهد که نرخ ها و میزان جبران خسارت ها برمبنایی معقول با کمی انعطاف تعیین گردد. به عبارتی دیگر بیمه ها با انجام کارشناسی های رسمی خدمات بیمه ای و احتمال ریسک خطر را محاسبه و براساس آن حق بیمه ها را برای موارد مختلف مشخص می کنند که به صورت ماهانه یا سالانه مورد بیمه را تحت پوشش قرار می دهند.
اما در وضعیت کنونی که قیمت ها در عرصه های مختلف به صورت آنی و لحظه ای افزایش می یابند، اساس کار بیمه گر(شرکت های بیمه) و بیمه گذار(مردم و شخصیت های حقوقی) مختل می گردد. در مثالی ساده می توان به بحث بیمه بدنه خودرو اشاره داشت. شما وسیله نقلیه خود را در برابر خسارت های وارده بیمه بدنه می کنید و ممکن است سقف این تعهدات برای بیمه گر 50 میلیون تومان باشد که صرفاً شامل بدنه خودرو می شود. اما با وضعیت افزایش قیمت ها در بازار قطعات و خدمات با یک تصادف معمولی متوجه می شوید که سقف پرداختی بیمه شما حتی یک سوم خسارت را نیز تقبل نمی کند.
شاید گفته شود این مشکل را می توان با الحاقیه برطرف کرد، اما این الحاقیه بیمه نمی تواند به صورت مدام و روزانه و ماهانه باشد! چرا که ارائه خدمات بیمه ای باید براساس یک کارشناسی و تخمین کف و سقف ریسک خطر باشد. لذا وقتی ریسک خطر سقف مشخصی ندارد و ممکن است در یک بازه زمانی یک هفته ای گرانی و تورم در قیمت ها آن را نقض کند. اینجا تداخل و تضاد در ارائه خدمات ایجاد می شود و مسلماً مردم نسبت به عملکرد بیمه ها ناراضی خواهند شد و این بدترین آسیب به شاکله بیمه می باشد که اعتماد بیمه گذار را از دست بدهد.
یا در بیمه های آتش سوزی و خسارات منزل که به صورت سالانه انجام می شود، بیمه گر با ریسک بسیار بالایی مواجه است چرا که قیمت ملک در یک بازه زمانی کوتاه به قدری تصاعدی بالارفته است که امکان پوشش خسارات احتمالی وجود ندارد. لذا بیمه گر مجبور به افزایش چند برابری حق بیمه است و اغلب مردم نیز حاضر به پرداخت چنین رقم هایی برای بیمه ساختمان و آتش سوزی نیستند و این چنین سدی در برابر
فرهنگ سازی بیمه در جامعه شکل می گیرد که آسیبی جدی برای صنعت بیمه تلقی می شود.
اما این ضرر تنها شامل شرکت های بیمه نیست، بلکه مردم نیز در این زمینه متضرر شده اند. درمورد افزایش رقم جبران خسارات می بایست مدام الحاقیه داشته باشند و اگر فرد این الحاقیه را نداشته باشد و حادثه ای برای وی رخ دهد مجبور به جبران خسارت از جیبش خواهد بود. از یکسو افزایش حق بیمه ها و الحاقیه ها بر وی فشار می آورد و از سوی دیگر اگر به سبب عدم توان تامین این هزینه ها خسارتی گریبان گیرش شود برای جبران آن بعضاً تمام زندگیش را از دست خواهد داد.
تنها راه نجات مردم و صنعت بیمه در این فضا، ایجاد ثبات اقتصادی است که حداقل برای یک بازه زمانی شش ماهه یا یک ساله نرخ ها با انعطافی منطقی و با تخمین کف و سقف ریسک قابل پیش بینی باشند. اینکه قیمت ها در کمتر از یک شبانه روز به صورت تصاعدی افزایش داشته باشند، اساس کار صنعت بیمه را مختل و درنهایت آسیبی جدی بر تامین آرامش و آتیه جامعه وارد خواهد ساخت.