نماد صنعتی ما چیست؟!

نمی توان اخبار را دید و نسبت به آن بی تفاوت بود.به خصوص زمانی که در عرصه های خارجی شاهد پیشرفت و توسعه کشورهای همسایه هستیم و از قضا داعیه رقابت و حتی برتری نسبت به آنها داریم.کاری به رشد اقتصادی و توسعه آنها در حوزه های اجتماعی نداریم، که گفتنش چیزی جز افسوس به همراه ندارد.به هر حال باید واقع بین بود...

نماد صنعتی ما چیست؟!

نمی توان اخبار را دید و نسبت به آن بی تفاوت بود.به خصوص زمانی که در عرصه های خارجی شاهد پیشرفت و توسعه کشورهای همسایه هستیم و از قضا داعیه رقابت و حتی برتری نسبت به آنها داریم.کاری به رشد اقتصادی و توسعه آنها در حوزه های اجتماعی نداریم، که گفتنش چیزی جز افسوس به همراه ندارد.به هر حال باید واقع بین بود...
اما در عرصه های صنعتی نمی توان افسوس خورد و در عوض باید مطالبه گری داشت و از صنعت گران کشور خواست تا دستاوردها و نتیجه عملکرد خود طی دهه های گذشته را با رشد و پیشرفت همسایگان در این حوزه مقایسه کنند.
این مقایسه درحالی است که ما در حوزه های مختلف صنعتی دارای زیرساخت هایی بودیم که تا همین دو دهه پیش برخی همسایگان هنوز از آن بی بهره بودند. صنعت فولاد و ذوب آهن، تولید لوازم خانگی، نساجی، موادغذایی و از همه مهمتر خودروسازی سرآمد کشورهای منطقه بودیم و زمانی صنعت گران کره جنوبی برای بازدید از عملکرد صنعت گران ما به ایران رفت و آمد داشتند.
اما امروز در تمام این حوزه ها و دیگر صنایع به اختلاف زیاد از کشورهای همسایه عقب مانده ایم. همین چند روز پیش بود که "شیخ محمد بن زاید آل نهیان" رئیس امارات متحده عربی در سفر به ترکیه همراه اردوغان سوار بر "توگ" خودروی ملی ترکیه شدند و با اعلام رضایت طرف اماراتی پیش زمینه های صادرات این خودروی تمام برقی فراهم شد.
 ترکیه این تولید این خودرو را نماد صنعتی خود می داند؛ اگرچه در دیگر حوزه های صنعتی همچون تولید لوازم خانگی، مواد غذایی، نساجی، ماشین آلات صنعتی، تولید فلزات سبک و حتی صنایع دفاعی و نظامی به پیشرفت های چشمگیری دست یافته است و درحال حرکت به سمت دستیابی به تکنولوژی های برتر غرب می باشد.
مراد این نوشتار پرداختن به پیشرفت های ترکیه نیست، بلکه تلنگر به مدیران وسیاست گذران صنعتی کشور است که متأسفانه توجهی به قطار پیشرفت جهانی ندارند و همچنان در ایستگاه اولیه منتظر ایستاده اند تا بلکه قطار دنده عقب بگیرد و آنها را سوار کند! درحالی که رشد تکنولوژی دیگر نه انحصار می شناسد و نه انتظار متقاضیان را می کشد. بلکه اگر کشوری درصدد دست یابی به آن است باید زمینه دست یابی به آن را فراهم کند و برای رسیدن به آن هزینه و تلاش نماید.
آن زمان که ما صنعت خودروسازی در کشور داشتیم هنوز در بسیاری از کشورهای همسایه حتی خیابان کشی وجود نداشت! اما امروز می بینیم تلاش ها و هزینه ها و مدیریت حرفه ای آنها در عرصه های مختلف به شکل به ثمر نشسته است، چگونه توانسته اند خود را در مسیر تحولات اقتصادی و صنعتی جای دهند. ممکن است وزن و جایگاهی نداشته باشند اما به هرحال در مسیر هستند.
اما وضعیت ما به گونه ای است که بی توجه به مسیر توسعه جهانی همچنان بر نسخه قدیمی خود اصرار داریم و نمی پذیریم که باید برای اصلاح امور صنعتی کشور به سمت نوسازی و بهره گیری از
تکنولوژی های جدید دنیا رفت. شاید گفته شود که تحریم ها اجازه این رشد را از کشورمان گرفته است. البته که تحریم ها عامل بازدارنده در دست یابی ما به برخی از مزایای تکنولوژی روز دنیا شده است، اما چطور می شود که در حوزه صنایع دفاعی و مهندسی نظامی پیشرفت حاصل می شود اما در حوزه های پایین دستی همچون خودروسازی امکان پیشرفت و بهبود کیفیت وجود ندارد؟!
چون عزمی برای این پیشرفت و انگیزه ای برای ارتقای کیفیت وجود ندارد.ما در صنایع دفاعی مشقت کشیدیم، هزینه جانی و مالی دادیم و درنهایت در عرصه های مختلف موفق به کسب دانش بومی شدیم.لذا نمی توان پذیرفت که صرفاً تحریم ها عامل توجیه کننده عقب ماندگی ما باشد.
باردیگر باید تاکید کرد که قطار پیشرفت و توسعه بلیط اختصاصی برای هیچ ملت و کشوری ندارد، اگر قصد رسیدن و سوار شدن به آن را داریم باید خود را در مسیر آن قرار دهیم و مسیر غلط و پرخطر خود خارج شویم.همین الان هم رسیدنمان به قطار پیشرفت جهانی سخت است، نگذاریم رسیدن به آن دست نیافتنی گردد...