وضعیت امروز به هیچ وجه در«شأن مردم» نیست

بدون تعارف باید اذعان داشت که طی دو دهه اخیر برخلاف آنچه از رشد و پیشرفت و توسعه در عرصه های مختلف یاد می شود، روند حرکتی معیشت مردم به جای اینکه رشدی متعارف داشته باشد، سیری معکوس داشته و مدام شاهد سقوط خط فقر و ریزش اقشار بیشتری از مردم جامعه به زیر خط فقر بوده ایم.

وضعیت امروز به هیچ وجه در«شأن مردم» نیست

بدون تعارف باید اذعان داشت که طی دو دهه اخیر برخلاف آنچه از رشد و پیشرفت و توسعه در عرصه های مختلف یاد می شود، روند حرکتی معیشت مردم به جای اینکه رشدی متعارف داشته باشد، سیری معکوس داشته و مدام شاهد سقوط خط فقر و ریزش اقشار بیشتری از مردم جامعه به زیر خط فقر بوده ایم.
 ضمن اینکه طی یک دهه اخیر این ریزش و گسترش شکاف طبقاتی به گونه ای غیرمتعارف درحال حرکت است و هر روز وضعیت مردم نسبت به روز قبل بدتر می شود و این وضعیت امروز به جایی رسیده است که به هیچ وجه در«شأن مردم» نیست.
اما باید توجه داشت که امروز بخشی از انتقاد مردم نسبت به وضعیت معیشتشان، به سمت بعضی ازمسئولان و کارگزاران رسمی و غیر رسمی حکومت است که با عبور از دهه دوم انقلاب بعضاً دچار تغییر رویه و از مسیر خدمت انقلابی، خارج شدند و مشی ثروت اندوزی را پیش گرفتند.
اگرچه نمی توان نسبت بی دلیل به کسی زد و انگشت اتهام به سمتشان گرفت،اما این سئوال برای جامعه وجود دارد که چطور ممکن است وضعیت عامه مردم به لحاظ معیشتی اسفناک و متزلزل گردد اما وضعیت زندگی برخی از مسئولین یا خارج شده از سیستم به گونه ای تصاعدی روبه پیشرفت و اشرافی گرایی گذارد؟!
چطور می شود که مردم انقلابی دروضعیت تحریم ها و فشارهای اقتصادی داخلی و خارجی دچار ریزش طبقاتی شوند اما بعضی ازکارگزاران رسمی و غیررسمی که داعیه خدمت به انقلاب و انقلابیون را دارند در حلقه مصونیت از این آسیب ها قرار بگیرند و درعوض سرعت رشد و توسعه زندگی آنها افزایش یابد.
خانواده های انقلابی که در آن روزها یار انقلاب بودند و با خون و جان و مال خود آن را به پیروزی رساندند، امروز توقعاتی از آن انقلاب و کارگزاران انقلابیش دارند. اینکه اگر فشاروتحریم هست، باید برای همه باشد. اگر بحث مقاومت مطرح است،همه باید به سهم خود بارآن را به دوش بگیرند و به خصوص مسئولان بیش از مردم عادی باید شانه در زیر این بار قرار دهند.
دیدن تعدد و میزان فسادهای صورت گرفته طی این سالها،مردم جامعه را آزرده است و دردشان دوچندان است که اغلب این فسادها با ارقامی سنگین توسط کسانی صورت گرفته که مسئولیتی داشته اند و یا از جایگاه خود سواستفاده کرده اند. این موارد آسیب بر وجهه و سلامت انقلاب می زند و تبعاتش سنگین تر از میزان فسادهایی است که اخبارش را می شنویم.
مردم توقع چندانی ندارند چرا که بی توقع و بدون چشم طمع و از سر باور و عقیده سینه در برابر ظلم سپرکردند و از زمان جنگ تا کنون خود را سپربلای تمامی کارشکنی های داخلی و خارجی کرده اند. صرفاً می خواهند معیشتی استاندارد و براساس رعایت حقوق انسانی برای خود و خانواده و فرزندانشان داشته باشند. این چیز زیادی نیست...