مدیریتِ مدیران لایق، اساس سیاست "نگاه به داخل"

رویکرد دولت در مواجهه با مشکلات موجود در کشور مبتنی بر توان داخلی است. سیاستی که همواره به سبب نادیده انگاشته شدن آن به انحای مختلف موجب اختلال در امور کشور گردیده است.

مدیریتِ مدیران لایق، اساس سیاست "نگاه به داخل"

رویکرد دولت در مواجهه با مشکلات موجود در کشور مبتنی بر توان داخلی است. سیاستی که همواره به سبب نادیده انگاشته شدن آن به انحای مختلف موجب اختلال در امور کشور گردیده است.
مهمترین مولفه کیفی در این الگو و سیاست اجرایی، انتخاب و بهره گیری از افراد و مدیران شایسته می باشد و در این انتخاب نیز بحث مهارت و تخصص افراد بسیار حائز اهمیت است.
به همین نسبت اگر سیاست نگاه به داخل را در اولویت قرار دهیم و در اجرای آن نسبت به نیروهای شایسته دچار اشتباه و یا  مصلحت اندیشی گردیم و یا مدیران را در جای اشتباه به کار گیریم، این سبک سیاست گذاری نه تنها موجب کمک و راهگشایی برای کشور نخواهد شد بلکه آثار مخرب آن بیش از دیگر الگوهای مدیریت کلان خواهد بود.
چرا که اشتباه یا انتخاب نامناسب مدیران و مسئولان در این عرصه موجب برهم خوردن نظم و نظام سابق و از هم پاشیدگی شیرازه و انسجام موجود در سازمان ها و نهادها و بخش های مختلف
می گردد.
در وضعیت کنونی کشور که مشکلات اقتصادی موجب بروز بحران های مختلف گردیده است انتخاب مدیران مناسب و با مهارت امری ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید چرا که فرصتی برای آزمون و خطا باقی نیست و هرگونه اشتباه در شیوه مدیریت اقتصادی،زخم های موجود را عمیق تر و وخیم تر خواهد نمود.
به عنوان مثال در حوزه بانک و بیمه به عنوان دو بازوی پیشران و حافظ اقتصاد کشور بهره گیری از مدیران شایسته و با تخصص به صورت فزاینده و تصاعدی می تواند وضعیت پولی و مالی کشور را سامان دهد.
ضمن اینکه انتخاب افراد با تجارب کم و یا غیر مرتبط با این حوزه می تواند اثرات مخرب شدیدی بر ساختار مدیریت این مجموعه ها و اقتصاد کلان کشور داشته باشد.
برای تحقق این مهم نیازی به معجزه و یا کشف مدیران نخبه از لایه های پنهان مدیریت اجرایی کشور نیست، بلکه کافی است در دل هر مجموعه ای از افراد شایسته آن بخش برای مدیریت و پیش بری امور بهره بگیریم.
قطع به یقین نمی توان انتظار داشت که فرماندار یا استاندار موفق، یک مدیر مالی و یا یک مدیر آموزشی یا مدیر محیط زیست مناسبی هم باشد.
بحث تخصص و مهارت و شناخت اجرایی امور از جمله مولفه های اصلی در ساختار مدیریت حرفه ای است.
مدیران چرخشی، رانتی، مصلحتی، و حتی حرفه ای اما در جایگاه نامرتبط، خود به عنوان بازتولید کنندگان مشکلاتی هستند که برای جبران کاستی مدیریت آنها باید هزینه های بیشتر پرداخت و برای ایجاد تعادل در مجموعه تحت امرشان، مشکلات را در رده مدیریت های عالی کشور دنبال کرد تا توازن به این بخش بازگردد.
می توان با انتخاب مدیران شایسته و مرتبط با حیطه کاری مدنظر، کمبودها و نارسایی های موجود را کاهش داد و از پتانسیل های مغفول مانده در عرصه سیاست داخلی استفاده کرد تا جلوه حقیقی سیاست نگاه به داخل در دولت محقق و میسر گردد.