تصور از جنگ و تلفات رانندگی

وضعیت در غزه با مرگ صدها غیرنظامی و کودک در این میدان آتش بسیار وخیم است و تصاویر و گزارش هایی که از درگیری های طرفین مشاهده می شود بدون هرگونه قضاوت و جانبداری دل انسان را به درد می آورد. تاکنون براساس آمارهای منتشر شده تعداد کشته شدگان از هر دوطرف در حدود ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ هزارنفر اعلام شده است.

تصور از جنگ و تلفات رانندگی

وضعیت در غزه با مرگ صدها غیرنظامی و کودک در این میدان آتش بسیار وخیم است و تصاویر و گزارش هایی که از درگیری های طرفین مشاهده می شود بدون هرگونه قضاوت و جانبداری دل انسان را به درد می آورد. تاکنون براساس آمارهای منتشر شده تعداد کشته شدگان از هر دوطرف در حدود 2500 تا 3000 هزارنفر اعلام شده است.
اما موضوع بحث ما درمورد طوفان الاقصی و جنگ میان حماس و اسرائیل نیست، بلکه باتوجه به درگیر بودن افکار عمومی و عمیق شدن در آمارکشته شدگان و دیدن فجایع جنگی براین شدیم که در مورد تلفاتی که در کشورمان حول موضوع تصادفات جاده ای صورت می گیرد و به راحتی آمار و ارقام آن را می بینیم و از کنارش می گذریم بپردازیم.
براساس اعلام پلیس راهور در نیمه نخست سال جاری حدود 3000 هزارنفر جان خود را در تصادفات جاده ای از دست داده اند. آماری مطابق با تلفات جنگ حماس و اسرائیل که امروز برای افکارعمومی ما و تمام جهان یک فاجعه انسانی می باشد. اما گویا این سه هزار نفری که در کشورمان جانشان را براثر تصادف و نه براثر موشک و بمب از دست داده اند مورد توجه و نگرانی قرار نمی گیرد.
حرف از مرگ سه هزار انسان است که هرکدام خانواده ای دارند و ممکن است با مرگ آنها سرنوشت چند خانواده به سیاهی کشیده شود. براساس آمار موجود طی این شش ماه گذشته ماهانه 500 نفر براثر تصادفات جاده ای جان باخته اند که برای مرگ آنها دلایل مختلفی همچون خطای انسانی و عدم رعایت مقررات، عدم ایمنی استاندارد خودروها، عدم ایمنی و امنیت کیفی جاده ها، کمبود نیروی ناظر وتجهیزات نظارتی الکترونیک و علائم هشدار دهنده مطرح شده است.
همانطور که گفته شد این تلفات در کشورمان اگرچه به اندازه تلفات جنگ اخیر است، اما علتش بمب و موشک نیست؛ بلکه چند دلیل مشخص دارد که هرکدام با برنامه ریزی و هزینه برای رفع آن قابل کنترل است. به عبارتی می توان با داشتن عزم جدی، برنامه ریزی کارشناسی، تأمین بودجه کافی و به کارگیری نیروی انسانی کافی و مناسب برای این موضوع جلوی مرگ ماهانه 500 نفر از هموطنانمان را بگیریم.
در این زمینه وزارت راه و شهرسازی تا وزارت صمت، پلیس، خودروسازان، شهرداری ها و چندین نهاد دیگر وظیفه و مسئولیت دارند و مشکل اصلی در عدم تحقق برنامه های مدیریتی در این زمینه، جزیره ای و مستقل عمل کردن این نهادها در کاهش تلفات جانی و جاده ای است.شکی در عدم رعایت استانداردهای ایمنی و کیفیت پائین خودروهای ساخت داخل وجود ندارد و قطعاً با رفع این معضل و نظارت رسمی و نه مصلحتی بر کیفیت و روند تولید این محصولات می تواند تا سطح قابل ملاحظه ای تلفات جانی را کاهش دهد.
اما این تنها کافی نیست؛ امروز بسیاری از تصادفات ما در جاده ها به سبب عدم ایمنی مسیر و نبود روشنایی کافی و علائم راهنمایی و رانندگی است. استانداردسازی مسیرهای بین شهری و ساخت بزرگراه های جدید وظیفه ای است وزارت راه و شهرسازی در بطن وظایف اصلی خود باید به آن متعهد باشد. همچنین پلیس راهور موظف به تأمین تجهیزات نظارت الکترونیکی و نیروی انسانی کافی برای محافظت از اجرای قوانین و نظارت بر تردد در جاده ها
می باشد و دست آخر نیز باید به ضرورت ارتقای آموزش و فرهنگ رانندگی مردم توسط رسانه ها اشاره داشت که تمامی این موارد در یک زنجیره متصل به هم می توانند جلوی آمارمرگ و میر جاده ای را کاهش دهند.
قدر مسلم تمام این دستگاه ها از وظایف خود مطلعند اما عدم هماهنگی کافی میان آنها و عدم تحقق بودجه های لازم برای تحقق چشم اندازهای درون سازمانی وضعیت کنونی را رقم زده است. این مطلب نیز درصدد این بود که با استفاده از مشابه سازی میزان تلفات جنگی در غزه و میزان تلفات رانندگی در کشور توجه مسئولان را به این موضوع جلب نماید. امید است که مورد توجه قرار گیرد...