باید فرهنگ کشور را با درک و صبر مدیریت کرد

مسائل فرهنگی در کشورمان علیرغم تعدد دستگاه ها و نهادهای مختلف مربوط به این حوزه، دچار رخوت و عقب ماندگی زیادی با نیازهای روز جامعه گردیده است.
به عبارتی طی دهه های گذشته جامعه و نسل های جدید مدام درگیر  به روز کردن نیازها و مطالبات و سلایق خود شدند اما بدنه فرهنگی رسمی کشور طی این مدت خود را به روز نکرد و نتوانست همپای جامعه پیش رود.
عدم همگامی و برنامه ریزی مناسب فرهنگی کشور طی این سال ها موجب نفوذ و رسوخ برخی انحرافات در میان نسل های جدید گردید.
در چنین شرایطی به سبب عدم تعادل میان نیازهای امروز و برنامه ریزی های موجود، شاهد یک شکاف و گسست فرهنگی هستیم.
مشکل اصلی اینجاست که می خواهیم این شکاف را با ابزارهایی نامرتبط با مسائل فرهنگی پرکنیم و به عبارتی انتظار داریم کم کاری های صورت گرفته با دیگر روش ها و برنامه ریزی های غیر فرهنگی جبران شود و نتیجه آن نیز مطابق با میل و خواست برنامه ریزان فرهنگی باشد.
چنین رویکردی قطعا اثرگذار نیست و نمی تواند چالش هایی را که طی سال ها و دهه ها بی توجهی به وجود آمده را طی یک ماه و یک سال درمان کند.
باید بپذیریم که همچون برخی دیگر حوزه ها، رویکرد رسمی ما با رویکرد حقیقی زندگی جامعه متفاوت بوده و برای ترمیم این وضعیت باید به سمت برنامه ریزی های میان مدت و بلند مدت داشته باشیم و قبول کنیم که نمی توان با رویه های غیر معمول در حوزه فرهنگی به دستاورد سازنده ای در این حوزه برسیم.