آیا هیچ مدل نظارتی برای عرضه نان وجود ندارد؟!

در سیاست گذاری امنیتی کشور دارو و نان جزو استراتژیک ترین اقلامی هستند که تأمین آنها اولویتی حیاتی دارد. حال در این دو مقوله حساس ما شاهد مدیریت های غیراصولی در عرصه تأمین و عرضه هستیم که از قضا هربار چالشی برای کشور به همراه دارد.

آیا هیچ مدل نظارتی برای عرضه نان وجود ندارد؟!

در سیاست گذاری امنیتی کشور دارو و نان جزو استراتژیک ترین اقلامی هستند که تأمین آنها اولویتی حیاتی دارد. حال در این دو مقوله حساس ما شاهد مدیریت های غیراصولی در عرصه تأمین و عرضه هستیم که از قضا هربار چالشی برای کشور به همراه دارد.
بحث درمورد چرخه تأمین نان است. نانی که با زحمت فراوان کشاورزان و طی مرحله آرد سازی و نهایتاً تنور داغ نانوایی ها به دست مردم می رسد. اینکه این نان با چه کیفیتی به دست مصرف کننده می رسد بحثی جداگانه است.
اما موضوع قیمت گذاری برای آن براساس منطقه بندی جغرافیایی و سطح درآمدی مردم تبدیل به معضلی گردیده است که گویا مسئولان مربوطه چاره ای برای آن ندارند. این قیمت گذاری نان حتی در پایتخت هم ثباتی ندارد و منطقه به منطقه قیمت آن تغییر می کند. اما بحران  قیمت گذاری نان در شهرستان ها و روستاهایی است که به شکلی باورنکردنی نان را از چرخه مصرف انسانی به چرخه خوراک دام منتقل می کنند.
امروز در استان های همجوار تهران و در شهرستان های اطراف قیمت نان بین هزار تا 1200 تومان است. شاید گفته شود که باید غم مردم را دراین آشفته بازار اقتصادی خورد و حداقل نان خالی را بتوانند تهیه کنند. نداشتن برنامه صحیح برای ساماندهی به توزیع نان این مسئله موجب فساد گردیده است. یک کیلو آرد گندم در بازار آزاد درحدود 50 هزارتومان است و هرچانه نان سنتی در روستا بین 300 تا 500 گرم است. یعنی هرکیلو آرد اگر 3 عدد نان را تأمین کنند در روستا کمتر 5 هزارتومان فروخته می شود.
این مسئله از یکسو موجب فروش غیرقانونی آرد از سوی چرخه تأمین آرد در این مناطق و افزایش قاچاق آن گردیده و از سوی دیگر ارزانی موجب سوء استفاده دام داران برای تأمین خوراک گاو و گوسفند و مرغ گردیده است.
آیا این فاجعه نیست که نانی که با این زحمت و مشقت و با هزینه های گزاف تأمین می شود تبدیل به خوراک دام گردد و از چرخه تأمین غذایی خارج شود. سال هاست که در عرصه مدیریتی نتوانسته ایم یارانه نان را مدیریت کنیم و به گونه ای آن را تخصیص دهیم که به معنای واقعی کمک حال مردم باشد.
متأسفانه عدم توازن در چرخه توزیع باعث شده تا در برخی استان ها نان تبدیل به خوراک نان شود و در برخی استان های مرزی و محروم به طلای نایاب مبدل گردد که مردم برای خوراک روزانه خود مجبور باشند از دلالان آرد بخرند!.
باید اذعان داشت که ارزان فروشی نان در برخی مواقع صحیح نمی باشد . چرا که تأمین آرد برای نان در برخی مناطق کشور به گونه ای نامتوازن موجب افزایش دور ریز و اصراف گردیده است، در برخی مناطق قیمت گذاری نامناسب آن موجب تبدیل شدن آن به خوراک دام گردیده و در برخی مناطق هم تبدیل به کالای قاچاق شده است که مردم عادی برای تهیه آن به زحمتی می افتند.
اگر خودمان الگوی مدیریتی برای ساماندهی به توزیع نان را نداریم می توانیم از الگوها و مدل های استفاده شده در دیگر کشورها استفاده کنیم، تا اینگونه سرمایه های کشور هدر نرود و سروسامانی به وضعیت نان داده شود.