مدیران آینده بر چه اساسی آموزش می بینند؟

شكي نيست كه بنيه انقلاب ۵۷ جداي از رشادت و ايثار عامه مردم، برگرفته از توان مديريت عالمانه نخبگان انقلابي بود. كم نبودند شهدايي كه از دانشگاه و حوزه مسلط به علوم روز دنيا كه توانستند در برابر فشارهاي خارجي، كشورمان را مصون و به ساحل امن و آرامش برسانند.

مدیران آینده بر چه اساسی آموزش می بینند؟

شكي نيست كه بنيه انقلاب 57 جداي از رشادت و ايثار عامه مردم، برگرفته از توان مديريت عالمانه نخبگان انقلابي بود. كم نبودند شهدايي كه از دانشگاه و حوزه مسلط به علوم روز دنيا كه توانستند در برابر فشارهاي خارجي، كشورمان را مصون و به ساحل امن و آرامش برسانند.
با توجه به نيازهاي حياتي كشور در زمان انقلاب و جنگ و شرايط بحراني حاكم بر مملكت اين افراد توانستند با توجه به دانش فني، مديريت تخصصي و شخصيت علمي و فرهيخته اي كه داشتند امورات كشور را به دست بگیرند و مردم نيز اعتماد كامل به كلام و عمل و تصميمات آنها داشتند و نهايتاً يا به درجه رفيع شهادت رسيدند و يا درطي ادوار مختلف از حضور آنها بی بهره و یا سن و سال اجازه کار به آنها نداد.
اما امروز به شدت بحران مديريت دركشور خودنمايي مي كند و اين موضوع بيانگر عدم حركت صحيح ما در مسير تربيت نيروهاي مدير و مدبر مي باشد. در بسياري از اموري كه مردم و كشور دچار چالش و مشکل هستند، فقدان مديران كارآمد كاملاً مشهود است. البته این به معنای نبود مدیران لایق و شایسته در کشور نیست، اما به دلایل مختلف یا در مراتب تصمیم سازی و تصمیم گیری نیستند و یا از مدیریت دولتی کناره گرفته اند و در عرصه های خصوصی و یا بین المللی فعالند.
بايد بپذيريم كه ما نتوانستيم به ميزان كمي و كيفي براي نياز كشور و ملت مدير تربيت كنيم و اين موضوع دلايل و حواشي بسياري دارد كه بيان برخي از آنها ميسر نيست. اما آنچه به عنوان شالوده اصلي اين کمبود تربيتي مشهود است نارسايي اجرايي ما در امر آموزش است.
بحث آموزش نيروهاي متخصص و مديران ماهر موضوعي است كه امروزه در سراسر جهان در دستور كار سيستم هاي آموزشي و انساني است. نمود این مسئله را می توان در شرق آسيا و دركشورهايي همچون چین، سنگاپور، تايلند، اندونزي و مالزي دید که مدلي در امر آموزش درحال پياده سازي است كه مصداق عيني تربيت مديران آينده و آموزش علم مديريت به كودكان در سنين پائين تا نوجواني است.
دراین کشورها نظام آموزش و پرورش از روند حفظیات و نمره دهی سالهاست که فاصله گرفته اند و مدارس اغلب به سمت مهارت آموزی های عمومی و در مراحل بعدی مهارت های تخصصی در دستور کار است. شايد براي ما كه نظام آموزشي كند و سنتي داريم و چارچوب هاي آموزشي مربوط به نيم قرن پيش مي باشد، دادن فرصت به دانش آموز برای بروز استعدادهای درونی ساز و کاری نداشته باشد.
اما واقعيت اين است كه در سیستم های آموزشی روز دنیا هويت بخشي به كودكان و مسئوليت پذيري و درعين حال راه و روش مديريت از پايه آموزش داده مي شود تا در مراحل بالاتر با افزودن تخصص و مهارت به اين آموزش هاي مديريتي، هر فرد مستعد و آموزش ديده بتواند بنابر شايستگي در حوزه هاي مختلف مديريت امور و بخش هاي مختلف را به دست بگيرد یا در سیستم اجرایی یا صنعتی و علمی و... کشور مفید و موثر باشند.
بايد بپذيريم كه امروز ما روش و مشي خاصي براي تربيت مديران فردا نداريم و اساساً ملاك تعيين صلاحيت مديران مسائلي خاص است كه شايستگي و مهارت شايد در آخرين رده آن قرار بگيرد! . اما اين راهم بايد بپذيريم كه مسئله مديريت دركشورمان براي حركت در مسير توسعه امري حياتي است كه بدون آن رسيدن به موفقيت و پيشرفت موضوعي تصنعي خواهد بود. كما اينكه امروزه نيز مي بينيم بسياري از چالش ها و مشكلاتي كه مردم در حوزه هاي مختلف به خصوص در عرصه اقتصادي و معيشتي دارند به گونه اي جلوه داده مي شود كه گويا همه چيز عادي و برپايه استاندارها درحال حركت است.اگر دغدغه فرداي كشور و ملت ايران را داريم بايد بر امر مديريت تخصصي و تربيت مديران كارآمد تمركز داشته باشيم و نيروهاي خود را از پايه تربيت كنيم تا براي فردا دستمان خالي نماند.