داغ سربازان مظلوم معدن بر دل کشور

هرکار و پیشه ای سختی ها و دغدغه های خاص خودش را دارد؛ اما حقیقتاً در سراسر دنیا شاید نتوان کاری را به دشواری کار در معدن یافت. چرا که معدن کاران با ورود به این حرفه عملاً ۵۰ درصد ریسک جانی را می پذیرند و به اعماق زمین می روند تا کار استخراج را شروع کنند.

داغ سربازان مظلوم معدن بر دل کشور

هرکار و پیشه ای  سختی ها و دغدغه های خاص خودش را دارد؛ اما حقیقتاً در سراسر دنیا شاید نتوان کاری را به دشواری کار در معدن یافت. چرا که معدن کاران با ورود به این حرفه عملاً 50 درصد ریسک جانی را می پذیرند و به اعماق زمین می روند تا کار استخراج را شروع کنند.
جدای از اینکه در اعماق زمین اکسیژن کاهش می یابد به همان نسبت میزان گازهای سمی افزایش و هرگونه برهم خوردن توازن میزان این گازها می تواند حادثه ای مهیب و یا فاجعه ای انسانی به بارآورد.از سوی دیگر باتوجه به عدم تضمین ثبات لایه زمین و احتمال برهم خوردن احتمالات و یا خطای انسانی در زمینه استخراج، احتمال ریزش و دفن شدن معدن کاران در زیر زمین وجود دارد.
ایران به سبب داشتن مواد غنی زیرسطحی به عنوان یکی از کشورهای معدنی دنیا شناخته می شود و از همین رو بارها شاهد حوادثی تلخ و ناگوار برای معدن کاران بوده ایم . افرادی که اغلب از زحمتکش ترین و ضعیف ترین اقشار جامعه هستند و برای کسب روزی حلال و تأمین مایحتاج زندگی خانواده و فرزندانشان جان خود را پای تأمین معاش می گذارند.
این سربازان مظلوم معدن جدای از تأمین مایحتاج حداقلی خود، کمک بزرگ برای افزایش تولید و تأمین نیازهای کشور تلقی می شوند. همه اینها را گفتیم تا بگوئیم حق این افراد زحمتکش نیست که اینگونه دچار حادثه شوند و جانشان را از دست بدهند و خانواده هایی را داغ دار کنند.
حرف برسر استاندارد سازی فعالیت های معدنی و فضای کارگاهی است. تعداد زیادی از معادن کشور که اغلب در مناطق دورافتاده و محروم قرار دارند از کمترین امکانات و تجهیزات روز و استاندارد بهره مند نیستند و همچنان با مدل و روش های یک قرن پیش درحال استخراج هستند.
متأسفانه این دست حوادث هرچند سال یکبار در کشورمان رخ می دهد و هربار ده ها نفر از معدن کاران جان خود را از دست می دهند و معدن از سوی مراجع قضایی پلمپ می شود و بعد از مدتی با اعمال تغییراتی حداقلی در عرصه تجهیز و استانداردسازی مجدد بازگشایی می شوند و بار دیگر چرخه ای از فعالیت های سنتی و غیر استاندارد شروع می شود.
فعالیت در عمق 250 متری زمین شوخی نیست و تصورش هم هولناک است. آیا کار درچنین شرایطی نباید از حداکثر ایمنی برخوردار باشد و سیستم های امنیتی و فنی آن بروزترین تکنولوژی را برخوردار باشد.
ازسوی دیگر دستمزدهای چنین شغلی باید به گونه ای باشد که تأمین کننده ریسک کاری و خطرات احتمالی باشد. اما برعکس این گزاره ها در معادن کشور استانداردها و تکنولوژی های به کار گرفته شده به همراه دستمزد کارگران با حداقل ها دنبال می شود و سودهای کلانی که از بابت استخراج و فروش آن نصیب پیمانکاران و شرکت های خصوصی و دولتی می گردد به هیچ وجه دردی از معادن و معدن کاران دوا نمی کند.
جز حسرت و افسوس چیزی برای جان های از دست رفته باقی نیست و داغ از دست دادن سرپرست ها و فرزندان ذکور خانواده تا آخر عمر بر دل بازماندگان خواهد ماند. مصدومان این حادثه هیچگاه نمی توانند صحنه جان دادن دوستان و همکارانشان را فراموش کنند.
اما ای کاش مسئولان و ناظران این حوادث را فراموش نکنند و برای جلوگیری از تکرار آن حداقل از ثروت حاصل از معادن خرج استانداردسازی خودشان کنند.