قوانین باید اقناع کننده جامعه باشند

بحث تصویب قانون حجاب و عفاف از سوی مجلس و ابلاغ آن به دولت موجب بروز حواشی بسیاری شده است. اینکه این قانون با نیازعامه جامعه مطابقت دارد یا ضرورت آن با این کم و کیف ایجاب می کرد بحثی جداگانه است که کارشناسان و اهل سیاست زیاد به آن پرداخته اند و این مطلب سعی دارد این مسئله را از نگاهی اجتماعی بنگرد.

قوانین باید اقناع کننده جامعه باشند

بحث تصویب قانون حجاب و عفاف از سوی مجلس و ابلاغ آن به دولت موجب بروز حواشی بسیاری شده است. اینکه این قانون با نیازعامه جامعه مطابقت دارد یا ضرورت آن با این کم و کیف ایجاب می کرد بحثی جداگانه است که کارشناسان و اهل سیاست زیاد به آن پرداخته اند و این مطلب سعی دارد این مسئله را از نگاهی اجتماعی بنگرد.
اساساً هر قانونی که از مجاری مختلف قانون گذاری تصویب و ابلاغ می شود باید جنبه اقناع کنندگی برای جامعه داشته باشد. این اقناع کنندگی از این جهت اهمیت دارد که باید مردم در اجرای قانون و پذیرش آن همراهی داشته باشند.
ممکن است برخی قوانین جنبه اکثریت شمولی نداشته باشد اما به سبب اینکه جنبه اقناع کننده برای عامه دارد مورد پذیرش قرار می گیرد و مردم اجرای آن را در امورات مربوطه مورد استفاده قرار می دهند. این نکته را باید مورد توجه قرار داد که اقناع جامعه خود برآمده از نیازی است که قانون گذاران باید از واکنش ها و کمبودهای مورد نیاز دریافت کنند.
این اقناع سبب می شود تا قانون گذار با پشتوانه قوی به سمت تصویب حرکت کند و جامعه نیز به سبب نیازی که دارد در پیروی از قانون همراهی کامل خواهد داشت و این موجب اثرگذاری قانون مربوطه در پیشبرد اهداف مدنظر خواهد بود.
اگر این اقناع جامعه مورد توجه نگیرد، قانون مصوب در برابر خود یک ناهنجاری بزرگ تر ایجاد می کند. اگر قوانین مصوب شده نتوانند همراهی و اقناع عمومی را با خود همراه داشته باشند، عملاً آن قانون باتوجه
به شرایطی که مشخص کرده است، واکنش ها و رفتارهایی را سبب می شود که تخلفات قانونی را موجب می شود و دستگاه قضا و نهادهای نظارتی و انتظامی مجبور به هزینه جهت برخورد و رسیدگی می شوند و این به طور کلی برای کشور هزینه مادی و معنوی به همراه خواهد داشت.
درقضیه حجاب هیچ کس خواستار ولنگاری و فساد رفتاری نیست و مسلماً در این زمینه قانون گذاری مناسب ضرورتی دارد که متناسب با نیاز جامعه تصویب و اجرایی گردد. اما اینکه قوانین در بطن خود اقناع و همراهی عمومی نداشته باشد، مشخصاً زمینه عدم همراهی در اجرای آن را به همراه خواهد داشت.
این موضوع از سوی بسیاری از بزرگان و دلسوزان نظام نیز مورد تاکید قرار گرفته است که قوانین باید به گونه تدوین و تنظیم شود که مردم با آن همراهی و پذیرش داشته باشند. این نقل و قول ها از بزرگان سیاسی و اجتماعی کشور خود از بطن نهادها و مسئولیت های قانون گذاری و اجرایی برآمده اند، معتقدند نباید قوانین را به سمت و سویی برد که موجب فشار بر مردم گردد. چرا که معتقدند هیچ برخورد قهری با جامعه نمی تواند اثرگذاری و اثربخشی مفید داشته باشد و اهداف مدنظر را محقق سازد.
اما نکته ای ظریف در این وجود دارد و آن این که عامه مردم ایران بر اصول اخلاقی پایبند هستند و ناهنجاری های موجود نیز نمی تواند به کلیت جامعه نسبت داده شود و می توان خیلی راحت تر از این در مواجهه با مسئله بدحجابی برخورد کرد. باید به این توجه داشت که این قوانین را برای ملتی در نظر گرفته ایم که به لحاظ شرعی و از باب تمدن ملی بر اخلاقیات و سلامت رفتار برای خود سبقه ای به بلندای تاریخ دارند. مردم ایران شریف تر از آن هستند که بخواهیم بعضاً قوانینی را برای آنها در نظر بگیریم که موجب تکدر خاطرشان گردد و یا مقابله و مواجهه ای با آن داشته باشند.