لطفا نتیجه یک هفته تعطیلی را اعلام کنید

تقریبا از اول هفته پیش تا آخر هفته تهران و بسیاری از شهرهای کشور به دلیل آلودگی هوا و سرما و افزایش مصرف انرژی تعطیل شد. بسیاری از ادارات و حتی شعب بانک ها تعطیل شدند، شهرک های صنعتی با سهمیه بندی طولانی مدت برق مواجه شدند

لطفا نتیجه یک هفته تعطیلی را اعلام کنید

تقریبا از اول هفته پیش تا آخر هفته تهران و بسیاری از شهرهای کشور به دلیل آلودگی هوا و سرما و افزایش مصرف انرژی تعطیل شد. بسیاری از ادارات و حتی شعب بانک ها تعطیل شدند، شهرک های صنعتی با سهمیه بندی طولانی مدت برق مواجه شدند
به گونه ای بسیاری از آنها خط تولیدشان خوابید و برخی هم به سبب داشتن مواد اولیه فاسد شدنی دچار ضرر و زیان مالی فراوان گردیدند به گونه ای که بسیاری از آنها دست به اعتراض زدند.
تمام این موارد در دستورکار قرار گرفت تا پایداری سیستم انتقال انرژی کشور حفظ شود ومشکلی برای بخش خانگی ایجاد نشود. اینکه بخش خانگی دچار مشکل نشود هدف قابل پذیرشی بود اما اینکه بخواهیم بخش تولید و صنعت را بخوابانیم و تعطیل کنیم مورد انتقاد است.
حال این ابهام برای جامعه وجود دارد که این قطعی برق مداوم، این تعطیلی واحدهای صنعتی، تعطیلی های روزانه، چه دستاورد و چه آماری را در کاهش مصرف داشته است. آیا این همه هزینه ای که بر کشور تحمیل شده ارزشش را داشته و چه کمکی به پایداری و حفظ ذخایر انرژی کشور داشته است.
مهمتر از همه این است که گفته شود بعد از این یک هفته و ضرر و زیان مالی و ... کمبود ذخایر انرژی جبران شده است یا اینکه قرار است با یک سرمای دیگر یا با یک آلودگی شدید هوا، مجدد تعطیلات روز به روز در دستور کار قرار گیرد؟!
مردم انتظار دارند و حق دارند بدانند که تکلیف و وضعیت یک امری به این مهمی که آینده بسیاری از امور کشور به آن بستگی دارد چه خواهد شد؟! مردم باید بدانند داشته کشور در زمینه انرژی با چه برنامه و با چه مدیریتی قرار است برای آنها و نسل های آینده سازنده و پشتوانه رشد و توسعه و رفاهشان باشد.
اگر مسئله انرژی کشور به مرحله ای از بحران ناپایداری رسیده است، قطعاً با تعطیلی و قطع برق مشکلش حل نخواهد شد. ضمن اینکه این چیزی نیست که با آمدن یا رفتن و یا بودن و نبودن شخص یا مدیری درست شود. این عارضه نتیجه چندین دهه بی توجهی کلان در سطح تأمین انرژی کشور است.
چه آنها که تحریم را بی اثر می دانستند و چه آنها که تمام امورات کشور را به رابطه با غرب می دانستند و چه آنها که به بهانه حمایت از تولید داخل، کشور را از بروزرسانی تکنولوژی محروم ساختند و چه آنها که اساساً منکر مشکلات و کمبودهای کشور می شدند و ... همه و همه مسبب وضعیت امروز هستند.
در این وضعیت دو کار اولویت دارد. ابتدا اینکه با مردم صادق بود و بحران موجود را به زبان ساده و به بیان کارشناسی برای جامعه تشریح کرد و از آنها خواست تا در این مسیر همراه و همیار باشند تا کشور از این بحران به سلامت خارج شود.
دوم اینکه یک بار هم که شده درچنین مسئله مهمی که آینده نسل ها و فردای ایران به آن بستگی دارد یک تفکر و قدرت عملی واحد ایجاد شود تا اولویت بندی های کشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی بر محور توسعه زیرساخت های اساسی کشور قرار گیرد و این مهم با نظارتی عالی و جدی دنبال شود و هر جریان ونهادی که قصد خلل درآن را داشته باشد مورد توبیخ قرار گیرد. حرف از آینده و بقا و رفاه یک ملت و یک تمدن درمیان است، اگر امروز کاستی های موجود را در دستور کار قرار ندهیم قطعاً چالش های موجود ما را در برهه کنونی و هم در مسیر آینده دچار زوال و ضعف خواهد کرد و ابزاری که روزی از آن به عنوان اهرم فشار یاد می کردیم تبدیل به پاشنه آشیل ما خواهد شد.