خرید خانه تبدیل به یک آرزوی دست نیافتنی گردیده است

یکی از عمده مشکلاتی که طی چند دهه اخیر کشور و ملت را درمانده کرده است، بحث مسکن است که قیمت آن به گونه ای فزاینده افزایش یافته و هیچ تدبیری برای کنترل آن وجود ندارد و حقیقتاً خرید خانه برای ایرانیان تبدیل به یک آرزو که نه، بلکه تبدیل به یک رویای دست نیافتنی گردیده است.

خرید خانه تبدیل به یک آرزوی دست نیافتنی گردیده است

ebrahim_aliabadi@yahoo.com
یکی از عمده مشکلاتی که طی چند دهه اخیر کشور و ملت را درمانده کرده است، بحث مسکن است که قیمت آن به گونه ای فزاینده افزایش یافته و هیچ تدبیری برای کنترل آن وجود ندارد و حقیقتاً خرید خانه برای ایرانیان تبدیل به یک آرزو که نه، بلکه تبدیل به یک رویای دست نیافتنی گردیده است.
این درحالی است که ما در هر دوره دولت و مجلس جدیدی که روی کار آمده است، قوانین و مصوبات بسیاری در حوزه مسکن داریم و حتی بعضاً ساخت مسکن به عنوان آرمان برخی دولت ها اعلام شده که در تحقق آن نه تنها موفق نبودند بلکه موجب بروز مشکلاتی برای مردم شدند که هزینه های فراوان را روی دست متقاضیان گذاشته اند و آنها را به حال خود رها کردند.
بحث خانه های خالی و حتی مالیات گرفتن از آنها براساس یک برنامه ریزی مدون در دستور کار دولت ها و مجالس مختلف قرارداشته اما هیچگاه به سرانجام نرسیده است. اخیراً دیوان محاسبات کشور گزارشی را از وضعیت خانه های خالی ارائه
 داده است که طی آن بیان داشته: " پنجاه درصد یعنی حدود یک میلیون مسکن خالی از دو میلیون واحد مسکونی خالی که در کشور داریم در تهران قرار دارد و عمده این مسکن های خالی در تهران  متعلق به بانک‌ها، شرکت‌های دولتی است."
معنی این املاک خالی و بلا استفاده این است مراکز دولتی اجازه واگذاری املاک و زمین هایش  برای استفاده جامعه را نمی دهد. هرنهادی فکر می‌کند  اگه زمینی را از دست داد یک امتیاز منفی برایش  حساب می‌شود. اما در قانون جهش تولید مسکن آمده است که" وزارت راه، دستگاه هایی را که  زمین‌هایی مازاد بر نیاز دارند را شناسایی کند و آن دستگاه مکلف است که آن زمین را به وزارت شهرسازی برای ساخت مسکن بدهد."
قرار بود طبق قانون واحدها و خانه‌های خالی مالیات پرداخت کنند و بنابر اعلام کمیسیون عمران مجلس فقط چند واحد مسکونی خالی در کل کشور تاکنون مالیات پرداخت کرده‌اند و معنی این است که کسی نرفته خانه های خالی را شناسایی کند یا اگر شناسایی و به سازمان امور مالیاتی معرفی کرده اند این سازمان  ورود نکرده است.
شاید بتوان گفت که این موارد  نشان از وجود مشکل در درون خود دستگاه ها و نهادهایی است که از قضا متولی ساخت مسکن و تأمین زمین برای ساخت و ساز ارزان هستند.
در نتیجه باید گفت که یك كارگر یا كارمند با این وضع درآمد كم وتورم بالا  با چه توانی خواهد توانست که با اندك سرمایه ای كه از كار وتلاش و فروش دار و ندار زندگی خود جمع كرده چگونه می تواند حتی یك واحد كوچك را به عنوان سر پناه برای خانواده اش بخرد؟
حتی بسیاری از مردم کار می‌کنند و حقوق هم دارند ولی هیچ زمانی با این حقوق و ارقام بالای اجاره نمی‌توانند خانه‌دار شوند و هرآنچه که درآمد کسب می کنند را باید برای اجاره خانه و هزینه‌های بالای زندگی خرج کنند.
یک عده‌ای هستند که با کمک‌های بانکی و تسهیلات می‌توانند خانه‌دار شوند که باید زمینه پرداخت تسهیلات به این افراد فراهم شود، از طرف دیگر افرادی هم هستند که اصلا این امکان را ندارند، به همین دلیل باید برای آنها طرح‌های دیگری در نظر گرفت.