برای ناترازی معیشتی کدام لامپ را خاموش کنیم؟!

دغدغه مندی رئیس جمهور و دیگر مسئولین درمورد ناترازی و اتلاف انرژی وقتی در سالن همایش ها و نشست ها حاضر می شوند قابل تقدیر است. اخیراً دکتر پزشکیان در جمع مردم خراسان شمالی نسبت به روشن بودن چراغ های سالن سخنرانی اعتراض کرد و با اشاره به مصرف بیش از حد انرژی در کشور نسبت به اروپا خواستار خاموش کردن چراغ های اضافی و کاهش دما سالن شد.

برای ناترازی معیشتی کدام لامپ را خاموش کنیم؟!

دغدغه مندی رئیس جمهور و دیگر مسئولین درمورد ناترازی و اتلاف انرژی وقتی در سالن همایش ها و نشست ها حاضر می شوند قابل تقدیر است. اخیراً دکتر پزشکیان در جمع مردم خراسان شمالی نسبت به روشن بودن چراغ های سالن سخنرانی اعتراض کرد و با اشاره به مصرف بیش از حد انرژی در کشور نسبت به اروپا خواستار خاموش کردن چراغ های اضافی و کاهش دما سالن شد.
البته پیش از این نیز در گزارش ها و مصاحبه های مختلف آمده بود که رئیس جمهور کاهش جدی مصرف برق در نهاد ریاست جمهوری را در دستورکار قرار داده و حتی هالوژن های دفترش را نیز روشن نمی کند.
این یعنی رئیس جمهور کشور واقعیت کمبود ناترازی انرژی را می بیند و برای آن دغدغه دارد. اما سئوال اینجاست آیا ایشان و دیگر مسئولان کشور ناترازی معیشتی مردم که ناشی از رکورد زنی های قیمت ارز در کشور است را نمی بینند؟!.
آیا همینطور که در یک جلسه عمومی و رسمی دستور خاموش کردن لامپ های اضافی داده می شود، امکان دادن یک دستور برای کاهش نرخ ارز و یا مدیریت آن وجود ندارد؟!. دلار در حال ورود به کانال 80 هزار تومان شده است آیا فاجعه ای بزرگتر از این برای یک خانواده ایرانی که ماهانه 10 تا 15 میلیون درآمد کسب می کند، وجود دارد؟!
رئیس جمهور حقیقتاً واقع گراست و حداقل این را در زمینه های مختلف در رفتار و گفتارش مشاهده کرده ایم، اما این ابهام وجود دارد که چرا مسئله نرخ ارز با چنین آثار مخرب و ویران کننده ای به صورت ویژه در دستور کار تیم اقتصادی کشور قرار نمی گیرد.
این واقعیت را باید به رئیس جمهور و دیگر مسئولان کشور گفت که چراغ کانون خانواده های ایرانی یک به یک از ناترازی معیشتی و درآمدی درحال خاموش شدن است. این خاموشی با خاموش کردن لامپ های یک سالن بسیار متفاوت است. چراغ هر خانواده ای که خاموش شود و از هم بپاشد هزینه های گزاف مادی و معنوی بر کشور تحمیل خواهد شد که جبران آن غیرممکن است.
اگر دکتر پزشکیان به صراحت لهجه و صداقت مشهور است، پس حداقل به مردم بگوید که تکلیف دلار چیست. قرار است این وضعیت تا کی و تا چه نقطه ای ادامه پیدا کند. مردم باید تا کجا این فشار اقتصادی را تحمل کنند. که با بالا رفتن قیمت دلار اغلب مواد غذایی و مایحتاج زندگی به سرعت افزایش می یابد.
مردم می خواهند بدانند که آیا این گرانی نرخ ارز دست دولت است یا خیر؟ اگر هست چرا مردم را تحت فشار قرار می دهید؛ اگر نیست پس دست کیست و چرا دولت و دیگر قوا اقدامی برای تسلط بر آن انجام نمی دهند.
تمام دولت ها در ادوار گذشته دست داشتن در گرانی دلار را رد کرده اند، اما این ابهام باقی است که نرخ دلار از کجا و چطور گران می شود و بازگشتی ندارد.
به ساده ترین تعبیر باید گفت که مردم وضعشان خوب نیست، زندگیشان درحال پاشیدن است، خجالت زدگی پدران و سرپرستان خانواده نگران کننده است و همه انتظار یک راه نجات دارند. اگر راه نجاتی نیست حداقل با مردم همراهی کنید و بگوئید که مشکل این ناترازی چیست و باید کدام لامپ را خاموش کنند تا این ناترازی مدیریت شود...!