حتی این تعداد مرگ و میر هم کافی نیست؟!

نوشتن و گفتن از آلودگی هوا تمام شدنی نیست، چون تغییری حاصل نمی شود که درباره آن گفت و نوشت. هر سال در این ایام که آلودگی با وارونگی هوا خود را نمایان می سازد به چشم می آید در موردش می نویسیم درحالی که این ذرات سمی در تمام ایام سال میهمان ریه های مردم پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ کشور است.

حتی این تعداد مرگ و میر هم کافی نیست؟!

نوشتن و گفتن از آلودگی هوا تمام شدنی نیست، چون تغییری حاصل نمی شود که درباره آن گفت و نوشت. هر سال در این ایام که آلودگی با وارونگی هوا خود را نمایان می سازد به چشم می آید در موردش می نویسیم درحالی که این ذرات سمی در تمام ایام سال میهمان ریه های مردم پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ کشور است.
در مورد بحث آلوده بودن هوا که نیاز به توضیح نیست؛ صرفاً باید به برخی آمار و ارقام از هزینه ها و تلفات و آسیب هایی که این آلودگی بر سرمردم آورده است اشاره کنیم و از مسئولان بخواهیم که پاسخ دهند چرا اقدامی قابل قبول نمی کنند؟!
رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت اعلام کرده است: "وزارت بهداشت، بیماری‌های منتسب به آلودگی هوا را در ۵۷ شهر طی سال گذشته مورد بررسی قرار داده و نتایج این بررسی بیان می‌کند که میزان مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا ۳۰هزار و ۶۹۲ نفر در سال ۱۴۰۲ است. سهم پایتخت از مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا طی سال گذشته ۶ هزار ۹۳۹ نفر است.
گفتنی است در سال ۱۴۰۲ تعداد ۴۴۲ هزار و ۲۱۳ رویداد فوت به ثبت رسیده است که این میزان نسبت به مدت مشابه سال قبل با تعداد ۴۱۸ هزار و ۷۴۱ رویداد فوت ثبت شده، ۵/۶ درصد افزایش داشته است که با محاسبه 30 هزار نفر رقمی معادل 6.7 درصد مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا بوده است."
شکی نیست که این آمار به صورت آکادمیک و در بستر مراکز درمانی تهیه شده است و چه بسیار افرادی که بر اثر آلودگی هوا دچار عوارض جانبی شده اند و به صورت تدریجی مرگشان فرارسیده و یا چه بسیار افرادی که بر اثر این آلودگی مداوم دچار سکته های مغزی و قلبی می شوند و یا به علل دیگر فوت می کنند که آلودگی در آن نقش داشته است.
حرف از هدر رفت ارز و طلا و ضرر و زیان مالی نیست؛ حرف از جان  30 هزار انسان است که به استناد آمار فوق طی یک سال از دنیا رفته اند و غمی بزرگ بر دل خانواده های خود گذاشته اند. حرف از هزاران جنینی است که هنوز به دنیا نیامده اند و این آلودگی هوا بر مادرانشان اثر می گذارد و موجب نقص عضو و مشکلات تنفسی و عصبی برای نوزادان می گردد.
حرف از هزاران سالمند و پدربزرگ و مادربزرگ است که نفسشان در سینه سنگینی می کند و به جای اینکه به عنوان بزرگ فامیل نقش خود را تا سال ها ایفا کنند خیلی زودتر رخت از این جهان بر می بندند.
آیا این همه تلفات جانی و معنوی برای مسئولان کافی نیست تا آلودگی هوا صرفاً به عنوان یک مشکل فصلی و یا منتسب به یک دستگاه و نهاد تلقی نکنند و به عنوان طرحی ملی آن را در دستور کار تمامی قوا قرار دهند.
مگر هریک از مسئولان و کارگزاران به عنوان نمایندگان و منتخبان ملت نیستند تا از حق  و حقوق آنها دفاع کنند؟! چه حقی بالاتر از حفظ جان این مردم که بر اثر این آلودگی هوا به صورت تدریجی جان می دهد و آب از آب تکان نمی خورد.
انتظار از مسئولان و سیاست گذاران کلان کشور این است که مسئله آلودگی هوا را به عنوان یک اولویت استراتژیک و امنیتی نگاه کنند. چرا که 30 هزار نفر مرگ و میر با هر علت و دلیلی را نمی توان نادیده گرفت و آن را به زیرشاخه های اداری سپرد و آنها هم صرفاً ابراز تأسف کنند و به مردم بگویند در خانه بمانید!