خصوصیات «مذاکرات شرافتمندانه»

زمانی از سوی برخی کارشناسان دیپلماسی این تعبیر شنیده می شد که «مذاکره برای مذاکره، بهتر از مذاکره نکردن» است. شاید این تفسیر برای یک کشوری که وضعیت عادی دارد و از ثبات اقتصادی خوبی برخوردار است، درارتباط با همسایگانش یا برای حضور در مجامع بین المللی خوب باشد که مدام با استفاده از ابزار مذاکره و دیپلماسی خود را در بطن ماجرا حفظ کند و تعاملات کافی را ایجاد نماید.

خصوصیات «مذاکرات شرافتمندانه»

زمانی از سوی برخی کارشناسان دیپلماسی این تعبیر شنیده می شد که «مذاکره برای مذاکره، بهتر از مذاکره نکردن» است. شاید این تفسیر برای یک کشوری که وضعیت عادی دارد و از ثبات اقتصادی خوبی برخوردار است، درارتباط با همسایگانش یا برای حضور در مجامع بین المللی خوب باشد که مدام با استفاده از ابزار مذاکره و دیپلماسی خود را در بطن ماجرا حفظ کند و تعاملات کافی را ایجاد نماید.
اما مذاکره برای کشوری همچون ایران که تمامی روزنه های ارتباطی آن با دنیا به لحاظ سیاسی و اقتصادی بسته شده و تحریم ها قفلی محکم بر آن زده است، مذاکره برای مذاکره نه تنها امری بی فایده که آسیبی جدی بر منافع ملی و موجب حفظ فشارها بر مردم می گردد.
حال که از سوی رئیس جمهور و با هماهنگی های لازم بحث مذاکرات مجدد تحت عنوان «مذاکرات شرافتمندانه» مطرح گردیده، لازم است به چند نکته اساسی در این باره اشاره داشت.
طی چند دهه اخیر مدام در مذاکرات مختلف حضور یافتیم و هربار تیمی از مسئولان کشور در آن شرکت داشتند که در برخی ادوار مذاکرات به صورت حرفه ای دنبال می شد و در برخی مواقع مذاکرات مدام بی نتیجه و عبث می نمود. لذا انتظار می رود درصورت آغاز مجدد مذاکرات، تیمی حرفه ای و کارشناس از سمت کشورمان انتخاب شود که ضمن اشراف به مسائل داخلی، نگرش معقولی به مناسبات جهانی داشته باشند و با نگرش ایدئولوژیک فردی یا گروهی به موضوعات نپردازد و به معنای واقعی نماینده میلیون ها ایرانی باشند.
یکی دیگر از نکاتی که طی ادوار گذشته به عنوان تجربه مذاکرات دستگیرمان شده این است که هرگونه مذاکره با اروپا بدون تایید و پذیرش ایالات متحده بی فایده خواهد بود. باید این مهم را بپذیریم که خوب یا بد، اروپایی ها از قدرت مستقلی که بتوانند یک نظام و ساختار منسجم برای تصمیم گیری داشته باشند و جدا از آمریکا وارد عمل شوند، محرومند و چنین توانی را ندارند.
لذا درک این مهم از خود مذاکرات برای ما حیاتی تر است. چرا که تجربه برجام نشان داد تا زمانی که آمریکا با آن همراهی داشت نظام توافقات با کم و زیاد پیش می رفت و ایران از امتیازات اقتصادی مشخص بهره مند می شد. اما پس از روی کار آمدن ترامپ و خروج آمریکا از برجام اروپا حتی نتوانست سیستم اینستکس را اجرایی نماید.
متأسفانه نه تنها اروپا، بلکه کل سیستم اقتصادی و تجاری در اقصی نقاط جهان حتی چین و روسیه و حتی همسایگان مرزی ما به سبب تحریم هایی که آمریکا پشت آن است یا مورد مخالفت آمریکا قرار دارد، چالش جدی در ارتباط با ایران دارند و حتی ساده ترین مراودات مالی برای آنها میسر نیست و برخی نیز از این قضیه سواستفاده می کنند.
همین الان که ترامپ هنوز روی کار نیامده است چین در مورد خرید نفت ایران و حق انبارداری آن دچار مشکل شده است.
نکته دیگر درمورد تحقق یک مذاکره «شرافتمندانه»، فهم مناسب از امتیازات در دست خود و امتیازات موجود در مقابل طرف مذاکره کننده است. اگر مطالعه ای در مورد ساختار بدنه تحریم ها داشته باشیم می بینیم که شروع آن تقریباً از نیم قرن پیش از سوی آمریکا آغاز شده و تدریج و در فواصل مختلف بر آن افزوده شده و اوج آن درمورد پرونده هسته ای محقق شده است. اینکه انتظار داشته باشیم تمام تحریم ها به یکباره با چند دور مذاکره رفع شود غیر منطقی است. لذا باید شناخت کافی از توان خود و امکانات طرف مقابل داشته باشیم.
باید این نکته را هم درنظر داشته باشیم که وقتی تحریم های اصلی از سوی آمریکا وضع شده، نمی توان انتظار داشت مذاکره با اروپا یا با واسطه اثر حداکثری درمورد آن داشته باشد. البته بحث مذاکره با آمریکا یک مسئله حساس است که صلاحیت آن را مقامات عالی کشور بنابر مصلحت کشور و ملت تعیین می کنند، اما در مورد مذاکرات شرافتمندانه باید اصول آن را به درستی درک کنیم تا درگیر مذاکرات وقت گیر و هزینه بر نشویم.
فقط باید به این نکته توجه داشت که نیاز حیاتی امروز جامعه تغییر وضع موجود است، اگر مذاکراتی در پیش است باید به نتیجه ختم شود و چیزی کمتر از آن برای کشور بی فایده است.