راهکارهای سخت و تبعات سخت تر

نظم زندگی همه مردم جهان هرکدام به گونه ای برهم خورده است. یکی از دغدغه های مشترک مردم دنیا و ازجمله مردم کشورمان بحث آموزش کودکان و توقف فعالیت های مدارس است. بحث آموزش مجازی در سراسر دنیا، راهکاری برای جبران این توقف است و البته تنها راه نیز می باشد، چرا که هرگونه حضور و برگزاری فیزیکی کلاس ها خطر ابتلا را به سرعت افزایش می دهد.

راهکارهای سخت و تبعات سخت تر

 

نظم زندگی همه مردم جهان هرکدام به گونه ای برهم خورده است. یکی از دغدغه های مشترک مردم دنیا و ازجمله مردم کشورمان بحث آموزش کودکان و توقف فعالیت های مدارس است. بحث آموزش مجازی در سراسر دنیا، راهکاری برای جبران این توقف است و البته تنها راه نیز می باشد، چرا که هرگونه حضور و برگزاری فیزیکی کلاس ها خطر ابتلا را به سرعت افزایش می دهد.
درایران نیز آموزش و پرورش با راه اندازی "سامانه شاد" سعی کرده تا روند آموزش متوقف نشود و دانش آموزان بتوانند از حضور مجازی معلمان بهره مند شوند و از حداقل های آموزشی بی بهره نمانند. این سامانه برای من و شما و آنهایی که در پایتخت و شهرهای بزرگ زندگی می کنند و آنتن اینترنت موبایلشان حتی درهنگام خواب شبانه نیز روشن است، امری ساده و بدیهی است. چرا که کم و بیش یا پدر یا مادر گوشی هوشمند دارند و یا فرزندان از تبلت و لب تاپ شخصی استفاده می کنند.
اما این مسئله برای خانواده ها در شهرستان ها و روستاها و مناطق کم برخوردار معضلی بزرگ و چالشی اقتصادی به بار آورده که تبعات سنگینی برای آنها به دنبال داشته است. متاسفانه در چند مورد برای دانش آموزان به سبب فقر و تنگدستی خانواده اتفاقات ناخوشایند و دردناکی افتاده است و در عالم بچگی فاجعه ای بزرگ به بار آوردند.
بنابر اعلام آمارهای خود آموزش و پروش نزدیک به چهارمیلیون
دانش آموز دسترسی به اینترنت و گوشی و امکانات هوشمند ندارند و از این حیث دچار عقب افتادگی از دیگر دوستان و همسالان خود شده اند. این مسئله باز می گردد به نوع برنامه ریزی های صورت گرفته برای آموزش مجازی، که ابتدا باید تمامی جوانب و کمبودهای آن برای تمامی اقشار و دانش آموزان مورد بررسی قرار می گرفت و سپس آغاز به کار می کرد. البته منظور این نیست که به سبب برخی مشکلات موجود کل و ماهیت این اقدام را تعلیق یا کنسل کرد. اما ضرورت همه گیری آموزش ها و ضرورت دسترسی مساوی دانش آموزان به آموزش ها و امکانات غیر قابل کتمان است.
مسلماً این سبک آموزش هزینه هایی را بر خانواده تحمیل می کند، برخی خانواده ها به سبب تنگناهای معیشتی قادر به تامین نان شب هم نیستند چه برسد به هزینه اینترنت و گوشی های هوشمند برای
دانش آموزان. رها کردن دانش آموزان و خانواده های کم بضاعت در این وانفسای اقتصادی، ظلمی در حق آنهاست و امروز می بینیم که این مشکلات اقتصادی از سد والدین گذشته و تبعاتش گریبان فرزندان را گرفته و قطعاً این بچه ها قادر به تحمل این فشارها نیستند و حوادثی ناگوار همچون آنچه برای دانش آموز 11 ساله بوشهری رخ داد که توسط کارشناسان در حال بررسی می باشد را اتفاق خواهد افتاد.
به هرحال آموزش و پروش نسبت به دانش آموزان خود اطلاعاتی دارد و قادر به شناسایی آنهایی است که امکان و دسترسی به آموزش مجازی ندارد. یا باید برای آنها برنامه آموزشی دیگری همچون پخش کلاس های آموزشی از رسانه ملی را دردستور کار قرار دهد، یا بودجه اختصاص دهد برای تجهیز خانوارهای کم بضاعت و امانت دادن گوشی یا تبلت های آموزشی به آنها و یا به صورت فردی و تک به تک زمینه آموزش این دانش آموزان را برعهده بگیرد.
نسل امروز تبعیض را تاب نمی آورد و نمی تواند هضم کند که پدرش قادر به تامین مالی یک گوشی هوشمند نیست و او از تحصیل محروم است. لطفا مسئولان قدری حال یک کودک محروم را درک کنند...

hamidasgari2020@yahoo.com