رشد جمعیت با شاخص رفاه مردم نسبت مستقیم دارد

مدتی است برخی از مسئولان و مقامات مملکتی در مورد معضل روند کاهشی جمعیت کشورمان ابراز نگرانی می کنند؛ چرا که چند سالی است بر اساس آمارهایی که از سوی سازمان‌ها و نهادهای مختلف اعلام می‌شود و موجبات نگرانی در این زمینه را تشدید می‌کند؛ رشد جمعیت در کشورما به آن میزانی که مورد انتظار و شایسته است، نیست و حتی برای مثال در سال ۹۸ ما با کاهش موالید نسبت به سال‌های قبل مواجه بوده‌ایم. طبعا کاهش جمعیت، علاوه بر در پی داشتن آسیب بزرگی چون پیر شدن جمعیت، آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی بسیاری نیز درپی دارد. حتی نگهداری از سالمندان رفته‌رفته خود به معضلی بزرگ تبدیل خواهد شد، چرا که حدود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت جوان و میانسال کشور به تجرد قطعی رسیده‌اند و این افراد در زمان پیری، کسی را ندارند که از آنان نگهداری کند و طبعا بار و مسئولیت حفظ سلامت و نگهداری بهینه از این افراد بر دوش دولت خواهد بود و این امر هزینه‌های زیاد مالی و بار عاطفی فراوانی در پی دارد. البته این تنها یک جنبه از مشکلاتی است که دامن کشور را خواهد گرفت؛ چرا که هزینه کرد مناسب برای نگهداری سالمندان و رسیدگی‌های پزشکی و تغذیه‌ای خاص به آنان، نیازمند درآمد وردیف بودجه خاص است و کشوری که با کاهش جمعیت و طبعا با کمبود نیروی انسانی که توانایی کار کردن داشته باشد، مواجه خواهد شد، چگونه می‌تواند درآمدی درخور داشته باشد که علاوه بر اداره تمام امور دیگر کشور، از این تعداد کثیر سالمند نیز نگهداری کند؟

رشد جمعیت با شاخص رفاه مردم نسبت مستقیم دارد

 

مدتی است برخی از مسئولان و مقامات مملکتی در مورد معضل روند کاهشی جمعیت کشورمان ابراز نگرانی می کنند؛ چرا که چند سالی است بر اساس آمارهایی که از سوی سازمان‌ها و نهادهای مختلف اعلام می‌شود و موجبات نگرانی در این زمینه را تشدید می‌کند؛ رشد جمعیت در کشورما به آن میزانی که مورد انتظار و شایسته است، نیست و حتی برای مثال در سال 98 ما با کاهش موالید نسبت به سال‌های قبل مواجه بوده‌ایم. طبعا کاهش جمعیت، علاوه بر در پی داشتن آسیب بزرگی چون پیر شدن جمعیت، آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی بسیاری نیز درپی دارد. حتی نگهداری از سالمندان  رفته‌رفته خود به معضلی بزرگ تبدیل خواهد شد، چرا که حدود 10 میلیون نفر از جمعیت جوان و میانسال کشور به تجرد قطعی رسیده‌اند و این افراد در زمان پیری، کسی را ندارند که از آنان نگهداری کند و طبعا بار و مسئولیت حفظ سلامت و نگهداری بهینه از این افراد بر دوش دولت خواهد بود و این امر هزینه‌های زیاد مالی و بار عاطفی فراوانی در پی دارد. البته این تنها یک جنبه از مشکلاتی است که دامن کشور را خواهد گرفت؛ چرا که هزینه کرد مناسب برای نگهداری سالمندان و رسیدگی‌های پزشکی و تغذیه‌ای خاص به آنان، نیازمند درآمد وردیف بودجه خاص است و کشوری که با کاهش جمعیت و طبعا با کمبود نیروی انسانی که توانایی کار کردن داشته باشد، مواجه خواهد شد، چگونه می‌تواند درآمدی درخور داشته باشد که علاوه بر اداره تمام امور دیگر کشور، از این تعداد کثیر سالمند نیز نگهداری کند؟
 این پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این دست، مواردی هستند که باید از سال‌ها پیش مورد توجه مسئولان ذیربط قرار می‌گرفت و تلاش می‌شد رونق و شکوفایی اقتصادی چنان ادامه و گسترش یابد که جوانان در سایه آن توان ازدواج و فرزندآوری داشته باشند؛ اما به هردلیل مسائل آن‌چنان که برنامه‌ریزی شده و انتظار می‌رفت، پیش نرفت و البته که چنین مشکل بزرگی علت و عوامل عدیده‌ای دارد که این مجال جای پرداختن به آن‌ها نیست.
به گفته رئیس سازمان بهزیستی کشور، رشد جمعیتی ایران در سال ۲۰۵۰ به صفر خواهد رسید. این در حالیست که نمودار رشد جمعیتی جهان تا سال ۲۰۹۹ به صفر نخواهد رسید.این اعداد اگر نیک بنگریم نگران‌کننده هستند، زیرا در حال حاضر کشور ما درگیر مشکلات و معضلات اقتصادی خاصی است که جوانان را از ازدواج و مزدوج‌ها را از فرزندآوری نا امید کرده است و آنان با تمام تسهیلات و وام‌هایی که دولت در این زمینه فراهم کرده است- در حالی‌که دستیابی به این تسهیلات خود نیازمند عبور از هفت خوان بسیار سختی است که از عهده هر کسی برنمی‌آید!- نمی‌تواند چاره‌گشای این مشکلات باشد و با توجه به روند روزافزون و مهار ناشدنی گرانی‎ها، تشکیل خانواده، تا حدود بسیار زیادی مشکل شده است. ما در مسیر رسیدن به رشد جمعیتی صفر، 40 سال از همه کشورهای جهان جلوتریم! آن‎هم با توجه به وضعیت شاخص نامطلوب رفاه اقتصادی و اجتماعی. بر مسئولان است که در کنار ابراز نگرانی و هشدار، در فکر تدابیر بسیار خاص و ویژه باشند، تدابیری که از این سرعت ترسناک در جهت صفر شدن جمعیت بکاهد.

a.f.far99@gmail.com