ايرانيان، حقوق شهروندي و منشور شهروندي

پيش و بيش از هر آغازه‎اي بايد در اين مجال روشن كنيم كه اساسا حقوق شهروندي چيست؟ چرا كه اخير در برخي خبرگزاري‎ها به اين مسئله پرداخته شده كه ايرانيان چه‎قدر با حقوق شهروندی خود آشنایی دارند؟ و پاسخي كه در اثر مداقه و گفت‎وگو با محققان گرفته‎اند نشان مي‎دهد میزان آگاهی عموم مردم از حقوق شهروندی حتی در شهری مثل تهران، از سطوح پایینی برخوردار بوده و نیازمند بازنگری جدی است.

 


پيش و بيش از هر آغازه‎اي بايد در اين مجال روشن كنيم كه اساسا حقوق شهروندي چيست؟ چرا كه اخير در برخي خبرگزاري‎ها به اين مسئله پرداخته شده كه ايرانيان چه‎قدر با حقوق شهروندی خود آشنایی دارند؟ و پاسخي كه در اثر مداقه و گفت‎وگو با محققان گرفته‎اند نشان مي‎دهد میزان آگاهی عموم مردم از حقوق شهروندی حتی در شهری مثل تهران، از سطوح پایینی برخوردار بوده و نیازمند بازنگری جدی است.
حقوق شهروندی مجموعه‌اي از قواعد حاکم تعريف شده  بر روابط اشخاص در جامعه‌ شهری است. حقوق شهروندی، حقوق ذاتی و فطری انسان‌هاست و غیرقابل‌ انتقال و تجزیه‌ناپذیراست، بدين معني كه عناصر آن لازم و ملزوم یکدیگرند. حقوق شهروندی، به تابعان یک کشور فارغ از رنگ، قومیت، نژاد، دین و طبقه‌شان تعلق می‌یابد، بنابراين ویژگی‌هایی مانند جنسیت، مذهب و قومیت نباید باعث تبعیض میان افراد شده و آن‌ها را از حقوق خود محروم نماید. این مسئله در قوانین گوناگون هم متجلی شده است. با توجه به اين تعريف، حقوق شهروندي و قوانين برخاسته از آن، مبتني است بر كرامت انساني كه مفهومی بسیار گسترده داشته و هم در اسناد حقوق بشری و هم در مبانی دینی و مذهبی ما جایگاه قابل توجهی دارد. يكي از مهم‎ترين نتايج آگاهي شهروند از حقوق شهروندي اين است كه فرد نظارت بهتری به مدیریت شهری داشته و بهتر مي‌تواند حقوق خود را مطالبه کند و وظایفی که طبق قانون در مقابل دیگران و مدیریت شهری دارد را بشناسد و در جهت انجام آن‌ها اقدام کند. ایده اصلی شهروندی به حقوق اقتصادی و سیاسی دسترسی و مشارکت مربوط می‌شود.
اما در جامعه ما، مسئله آگاهي از حقوق شهروندي هم از سوي شهروندان و هم از سوي مسئولان مغفول مانده است. مدت زيادي از تنظيم منشور حقوق شهروندي توسط رئيس‎جمهور نمي‎گذرد؛ منشوري كه با يك نگاه گذرا به آن مي‎توان به تصويري از يك جامعه آرماني دست يافت. اما رسيدن به چنين جامعه‎اي، تا وقتي كه نه برخي مسئولان و نه اغلب مردم از اين حقوق و منشور اطلاعي ندارند و آن‎را نخوانده‎اند و بدان ملزم نشده‌اند، ممكن به نظر نمي‌رسد.
حوادثي مانند برخورد نامناسب ماموران حراست و نيروي انتظامي با متهمان، مخدوش كردن چهره زنان فوت كرده از روي سنگ قبرشان به‌صورت خودسرانه كه موجب عذرخواهي مسئولان ذيربط از مردم شد، و موارد ديگري از اين قبيل موجب جريحه‌دارشدن عواطف و احساسات مردم مي‌شود، اما در اين گونه موارد اگر مسائلي از اين دست افشا نشوند، مدعي‌العمومي آن‌را پيگيري نخواهد كرد و مردم نيز غالبا از آن‌جا كه از حقوق شهروندي خود آگاه نيستند، بار عاطفي و لاجرم رواني چنين احساساتي را بر دوش مي‌كشند، در حالي‌كه بر اساس حقوق و منشور شهروندي كه بر پايه احترام به كرامت انساني شهروندان تنظيم شده، حق مطالبه‌گري دارند و مي‌توانند مراتب اعتراض خود را به شيوه‌هاي قانوني به اطلاع مجريان قانون و مسئولان ذيربط برسانند. به نظر مي‌رسد  بهتر است آموزش حقوق شهروندي، جزو يكي از پايه‌اي ترين دروس آموزش‌وپرورش قرار گيرد.