مقاومت در مقابل تغییرات ، ایجاد مشکل بزرگ برای کشور

تمامی امور مربوط به مدیریت زندگی فردی و اجتماعی و جهانی بشر بسته به شرایط و موقعیت هایی که در آن قرار می گیرد قابل اصلاح و تغییر است و ضرورت ادامه حیات و ارتقای کیفیت زندگی آن ایجاب می کند که در فواصل مختلف تغییراتی را در دستور کار قرار دهد تا علاوه بر حل مشکلات جدید به تحولات و دستاوردهای جدید برسد.

مقاومت در مقابل تغییرات ، ایجاد مشکل بزرگ برای کشور


 

تمامی امور مربوط به مدیریت زندگی فردی و اجتماعی و جهانی بشر بسته به شرایط و  موقعیت هایی که در آن قرار می گیرد قابل اصلاح و تغییر است و ضرورت ادامه حیات و ارتقای کیفیت زندگی آن ایجاب می کند که در فواصل مختلف تغییراتی را در دستور کار قرار دهد تا علاوه بر حل مشکلات جدید به تحولات و دستاوردهای جدید برسد.
اساسا ایستا بودن و سکون در هر امری به منزله پایداری و ثابت قدم بودن،نیست. چرا که اگر بنا بر عدم تغییر بود امروز باید همچنان در عصری زندگی می کردیم که زمین را مرکز جهان هستی می پنداشتند و نیروی الکتریسیته را جادوی شیطان قلمداد
می کردند!
البته که مقاومت و حفظ وضع موجود امری است که اکثریت افراد خواسته یا ناخواسته از آن تبعیت می کنند،اما زدن رنگ تقدس بر امور برای جلوگیری از تغییر آن موضوعی است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت چرا که اساسا تغییر امری که با تقدس مخلوط شده است کاری سخت و هزینه بر است.
در کشور ما این موضوع مصادیق شاخصی دارد که متاسفانه افزودن رنگ تقدس به امور باعث شده تا تابویی برای ورود به برخی امور ایجاد شود. به عنوان مثال امروز در مورد مسائلی همچون رفراندوم یا تغییر قانون اساسی به موضوعی مبدل شده است که مخافان و موافقان آن هردو نگرانی هایی از ورود و طرح آن دارند.
درحالی که اساسا قانون و مقررات ساخته فکر بشر جهت مدیریت امورش می باشد. کما اینکه قوانین و دستورات شرعی نیز براساس فقه و آیین اسلام شیعی قابل بروز رسانی و مطابق با نیازهای مسلمانان اصلاح پذیرند.
لذا هرچه ما بر میزان غلظت تقدس در امور بیفزاییم قطعا
هزینه های بیشتری برای تغییر آن خواهیم داد درحالی که اصلا ضرورتی برای این امر نیست. آنروز باید نگاهی مردمی و براساس نیاز اجتماعی به امور داشته باشیم تا بتوانیم نظم و رضایت عمومی را فراهم
 کنیم.
در غیر این صورت ناکارآمدی قوانین و مقرراتی که رنگ تقدس به خود گرفته اند از یکسو سبب بروز نارضایتی از حکومت خواهد شد و از سوی دیگر موجب دلزدگی جامعه از امور دینی
می گردد.
منطقی نیست که به سبب برخی سلایق و منافع گروهی و جناحی زندگی اجتماعی و نگرش های اعتقادی مردم را دچار لغزش و ریزش
 کنیم،درحالی که می توان به سادگی بسیاری از اصلاحات را در دستور کارقرار داد و آنها را مطابق با اصول اعتقادی پیش
برد.