گره ها را با دندان باز می کنیم

اقدام اخیر برخورد پلیس با یک خانم جهت سوار کردن وی به ماشین در فضای مجازی حواشی بسیاری ایجاد کرده و شبکه های خارجی نیز مدام در حال شعله ور کردن این مسئله هستند و بعضاً شخصیت های شناخته شده داخلی نیز یکطرفه به این موضوع نگاه کرده اند.

گره ها را با دندان باز می کنیم


 

اقدام اخیر برخورد پلیس با یک خانم جهت سوار کردن وی به ماشین در فضای مجازی حواشی بسیاری ایجاد کرده و شبکه های خارجی نیز مدام در حال شعله ور کردن این مسئله هستند و بعضاً شخصیت های شناخته شده داخلی نیز یکطرفه به این موضوع نگاه کرده اند.
ابتدا باید به این نکته اشاره داشت که اقدام و برخورد نامناسب ماموران حاضر در صحنه به هیچ وجه قابل توجیه و دفاع نیست و خوشبختانه مقامات ارشد پلیس در این زمینه دستور برخورد و رسیدگی با خاطیان را صادر کرده و عاملان این حادثه بازداشت شده اند.
اما بیایید قضیه را از طرفی دیگر نگاه کنیم. با عینک آسیب شناسی اجتماعی باید به این مسئله نگاه کرد. چه بر سر این جامعه و جوانان آمده است که نسب به هشدار پلیس در ایست و بازرسی سرپیچی می کنند و چرا باید از ماشین جوانان و دختران ما مواد مخدر ماریجوانا(گراس) کشف شود و سپس در توجیه آن گفته شود که مصرف شخصی است؟!
پلیس تنها وظیفه حفظ نظم را دارد و بخش اعظم شکل گیری هنجارها و ناهنجاری ها باز می گردد به تربیت خانوادگی و نوع شکل گیری رفتار اجتماعی که متاسفانه در کشور ما این مسئله به سبب بی توجهی نهادهای فرهنگی و تمرکز بر مسائلی غیر مرتبط با نیازهای جامعه، به انحراف کشیده شده و رفتار اجتماعی با ناهنجاری های فراوان به صورت رسمی و غیر رسمی دچار شده است.
ما نتوانستیم قانون مداری را به عنوان یک فرهنگ به شهروندان القا کنیم، چرا که فرهنگ قانون مداری از سوی متولیان قانون جدی گرفته نمی شود و این روابط و سلایق است که بر ضوابط و قوانین حاکم گردیده است.
جامعه از یکسو دچار آفت هایی همچون انحرافات اخلاقی گردیده و از سوی دیگر نوعی افتراق و لجاجت بر روابطش با بدنه رسمی ایجاد شده است. وقتی یک دختر جوان با هماهنگی با دوستانش به درگیری با مامور پلیس می پردازد و هتاکی می کند و از کمی دورتر دوستانش در حال فیلمبرداری از این صحنه هستند، این مسئله را چطور می توان توجیه کرد.
شاید گفته شود این افراد به دنبال دیده شدن در فضای مجازی هستند تا فالور جذب کنند، شاید گفته شود از رسانه های خارجی پول می گیرند که چنین کلیپ هایی را برای آنها ارسال کنند، شاید هم این مسئله ناشی از همان افتراقی است که میان جامعه و بدنه رسمی کشور ایجاد شده است. که اگر آخری باشد باید بسیار نگران بود و براساس همین نگرانی فکری برای اصلاح رفتارها و برخوردها و مواجهه های رسمی در عرصه های مختلف با جامعه داشته باشیم.
باید به گونه ای رفتار کرد مردم خود را همراه با دستگاه های مختلف بدانند نه در مقابل آنها. ناگفته نماند این واکنش های منفی از سوی جامعه صرفاً مربوط به رفتار با پلیس و نیروی انتظامی نیست، بلکه می تواند واکنشی در مواجهه با عملکرد و تصمیم مسئولین و برخی مقامات در دستگاه های مختلف باشد. اما به سبب عدم دسترسی به این افراد، اغلب این نارضایتی ها به اشکال مختلف به کف خیابان و در مواجهه با پلیس و ماموران انتظامی خودنمایی می کند.
امانکته آخر را باید بر انصاف خود قرار دهیم. مامور پلیس ما از فضا که نیامده،بلکه او هم شخصی از همین جامعه ای است که با حداقل حقوق و با بیشترین فشار روانی و کاری در حال خدمت است. مشکلات اقتصادی ذهن و روان او را هم برهم زده است و قطعاً مثل من و شما ممکن است دچار از دست دادن کنترل اعصابش شود. موضوعی که در روز نمونه های مختلفی از آن را در تاکسی و بانک و صف روغن و ... می بینیم. باید کمی باهم مدارا کنیم.