به جای تجسم جهنم فردا، امروز را گلستان کنیم

مسائل اجتماعی و تحلیل و تفسیرهای پیرامون آن به قدری گسترده است که نمی توان هیچ نسخه و هیچ تعبیر واحدی را ملاک و معیار قرار داد. چرا که هرفرد و هر گروه و هرجریانی می تواند از یک حادثه و رخدادی تفسیری متفاوت ارائه دهد. اما آنچه به عنوان وجه مشترک در تمام این تفسیرها تلقی می شود، افزایش هزینه های مادی و معنوی برای جامعه می باشد.

به جای تجسم جهنم فردا، امروز را گلستان کنیم

 

 

مسائل اجتماعی و تحلیل و تفسیرهای پیرامون آن به قدری گسترده است که نمی توان هیچ نسخه و هیچ تعبیر واحدی را ملاک و معیار قرار داد. چرا که هرفرد و هر گروه و هرجریانی می تواند از یک حادثه و رخدادی تفسیری متفاوت ارائه دهد. اما آنچه به عنوان وجه مشترک در تمام این تفسیرها تلقی می شود، افزایش هزینه های مادی و معنوی برای جامعه می باشد.
اینکه در تقبیح یا تحقیر و حتی تنبیه معترضان آنها را مسبب
جهنم شدن فردای ایران بدانیم، نگرشی فرافکنانه به وضعیت امروز کشور می باشد. لذا بهتر است از طرفی دیگر به مسئله بنگریم و ببینیم چطور و چگونه می توان امروز کشور را گلستان و بهشت کنیم.
بجای اینکه تئوری های مختلف را برای مردم تشریح کنیم و برای چند تکه شدن ایران توجیه بیاوریم، بهتر است بررسی کنیم و ببینیم با چه
مولفه هایی می توانیم وحدت و یکپارچگی ملی را در میان اقوام و ادیان مختلف در کشورمان تقویت کنیم و یک ایران واحد با سلایق مختلف را به جهان معرفی کنیم.
باید به این درک برسیم که خوب یا بد، درست یا نادرست، به هرحال برخی بی توجهی ها موجب بروز موج های نارضایتی در کشور می گردد و طبیعی است که دشمنان بر موج آن سوار شوند و اقدام به برهم زدن نظم و امنیت عمومی نمایند.
اگر واقع بین باشیم و بر توان و پتانسیل های ارزشی و معنوی انقلاب و احساسات مهین پرستی در کشورمان توجه داشته باشیم، می بینیم که ساختن یک ایران واحد بسیار آسان تر از توجیه فرضیاتی مختلف می باشد. چرا که اقوام و ادیان مختلف در ایران همواره ملیت خود را حفظ کرده اند و نشان داده اند که برای دفاع از آن ابایی در نثار خون خود ندارند.
کافی است نوع نگاه خود را تغییر دهیم و در مدیریت شرایط به جای حرکت بر مدار ترسیم آینده ای سیاه، درصدد ایجاد شرایطی امیدبخش توام با مهر و مدارا باشیم. این وجه تمایز در شیوه نگرش به شرایط تعیین کننده سطح هزینه ها و عملکردها از سوی جامعه و بدنه رسمی کشور
می باشد.
قطعاً تغییر نگاه از سوی جامعه درک خواهد شد و ملاک های
مدارا و اصلاح پذیر از سوی اقشار مختلف مورد پذیرش خواهد بود و هر عقل سلیمی می پذیرد که برای بهبود وضعیت کشور باید از هرگونه
حاشیه سازی و هزینه آفرینی در ابعاد مختلف اجتماعی و امنیتی پرهیز
کرد.
در این هنگام است که تصفیه عناصر مخرب از بدنه مردم محقق خواهد شد و می توان با آنها مطابق با قانون برخورد کرد و درمورد ریشه های برنامه های خرابکارانه آنها اقدام موثر نمود. اینکه بگوییم برای برخی پاک سازی ها به اجبار شاهد سوختن، تر و خشک باهم خواهیم بود، به منزله عیان سازی ضعف های مدیریتی خود در مواجهه با مسائل و معضلات می باشد.
چرا که مدیریت پویا قادر است مسیر را به گونه ای هموار سازد که صف دلسوزان و فرصت طلبان ازهم مجزا گردد. مسلماً با فرافکنی و
فرضیه پردازی های غلط، با نتایج غلط هم مواجه خواهیم شد. نمی توان انتظار داشت که بذر جو بکاریم و گندم درو کنیم!