چند نکته درمورد توافق ۶ میلیاردی

اخبار مربوط به کیفیت توافق صورت گرفته میان ایران و آمریکا در مورد تبادل زندانیان میان دوکشور و آزادسازی بدهی کره جنوبی به ایران، به طور گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی پوشش داده شده است. رسانه های داخلی آن را پیروزی و دستاورد دیپلماتیک خوانند و خارجی آن را باج آمریکا به ایران توصیف کردند.

چند نکته درمورد توافق ۶ میلیاردی

اخبار مربوط به کیفیت توافق صورت گرفته میان ایران و آمریکا در مورد تبادل زندانیان میان دوکشور و آزادسازی بدهی کره جنوبی به ایران، به طور گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی پوشش داده شده است. رسانه های داخلی آن را پیروزی و دستاورد دیپلماتیک خوانند و خارجی آن را باج آمریکا به ایران توصیف کردند.
اما آنچه برای مردم مهم است اثرگذاری این توافق بر کاهش فشارهای موجود بر زندگی و امورات اقتصادی آنهاست. در همین رابطه چند نکته را بدور از حمایت یا مخالفت با این توافق مطرح می کنیم که می تواند حرف دل مردم به مسئولان و تصمیم گیرندگان در این توافق باشد.
1- اینکه باید قدردان بود که در این وانفسای سیاسی در کشور هنوز بخش معقول نظام قادر به اثرگذاری و حرکت به سمت تنش زدایی و توافق با غرب می باشد و این اثرگذاری می تواند ادامه دار باشد و برپایه حفظ "عزت،حکمت و مصلحت" روابط ما با دنیا را عادی سازی نماید.
2- طی سال های گذشته و در دولت های قبلی نیز شاهد چنین مبادلات و توافقاتی بودیم، اما وجه مشترک تمامی این موارد عدم اطلاع مردم از نحوه هزینه و صرف این مبالغ در داخل و یا خارج از کشور بوده است. متأسفانه به سبب مشکلات متعدد اقتصادی درکشور فشار سنگینی روی دوش جامعه بار شده است و هرگونه گشایش و توافقی برای مردم این توقع را ایجاد می کند که هم از کم و کیف خرج کرد آن مطلع شوند و هم  اثربخشی این موضوع را بر زندگی و اموراتشان حس کنند. اما متأسفانه هیچگاه این موضوع برای جامعه ملموس نبوده است.
3- همانطور که ابتدا گفته شد این اقدام در راستای تحقق منافع ملی اقدامی شایسته است، اما این رویه قرار است تا کجا و تاچه زمانی ادامه داشته باشد که ما برای گرفتن حق و حقوق علنی خود مجبور به توافق برسر موضوعاتی باشیم که برای طرف مقابل جذاب است. این موضوع را باید در پاسخ به آن دسته از رسانه ها و افرادی داد که آمریکا را به باج دادن به ایران متهم می کنند، درحالی که اگر باجی درمیان باشد از جانب ایران به آمریکا داده می شود. چرا که در ازای حقی که از ما ضایع شده است به توافقاتی روی می آوریم که اولویت بخشی به آن با طرف مقابل است.
4- تجربه نشان داده که آمریکایی ها در مورد تعهدات این چنینی که صرفاً برپای اعتماد و میانجیگری صورت می گیرد پایبندی جدی ندارند. دراین زمینه قرار است پول های بلوکه شده در کره جنوبی پس از تبدیل شدن به یورو و چرخش در بانک های سوئیس و واریز به یک بانک عراقی نهایتاً در قطر تحت نظارت آمریکا صرف امور غیرتحریمی و انسانی همچون غذا و دارو و امثالهم گردد. شکی نیست که اختیار صرف این پول ها آنطور که ایران تمایل دارد نخواهد بود و به طرق مختلف بار دیگر تحریم ها بازهم مانع از بهره مندی از این مبالغ آزاد شده خواهد شد. حرف بر سر این است که چرا این توافقات غیرمستقیم تبدیل به رویه ای معمول و رسمی و دیپلماتیک میان دو کشور نمی گردد. مگر ما امروز بر سر زندانیان با آمریکا توافق نکرده ایم، آیا وارد مذاکره شدن با این کشور بر سر دیگر مسائل اختلافی جایز نیست؟!.
5- به هرحال هرگونه ورودی مالی می تواند به کشور و دولت در راستای اهداف مشخص شده کمک کند. اما این ابهام وجود دارد که پس از پایان خرج کرد این 6 میلیارد قرار است چه کار کنیم. تکلیف میلیاردها دلاری که در سراسر جهان به بهانه تحریم بلوکه شده و هربار کشوری و گروهی به بهانه های مختلف بخشی از آن را تصاحب می کند و به عنوان جبران خسارت از بین می رود، چه خواهد شد. تاچه زمان می توان امیدوار به تبادل زندانیان و یا تفاهمات غیر رسمی در مورد برخی مسائل منطقه ای باشیم تا به صورت قطره چکانی پول خودمان را به خودمان بدهند.
عقل سلیم و انتظار عمومی حکم می کند که مسئولان و عقلای نظام فکری اساسی برای آینده کشور بکنند و دلخوش به این سبک مبادلات و یا گروکشی های سیاسی نباشیم.
دنیا به گونه ای درحال رشد و پیشرفت است که هرلحظه عقب ماندگی از آن غیرقابل جبران می نماید. درحالی که این نگارنده متن را نگارش می کند و حال که شما این متن را می خوانید کافی است بدانید، صندوق سرمایه گذاری ابوظبی با 993 میلیارد، کویت با 801 میلیارد و قطر با 450 میلیارد دلار جز پیشرو ترین کشورهای جهان در عرصه سرمایه گذاری و کسب ثروت هستند و ما درگیر 6 میلیارد دلار هستیم که آیا به دستمان برسد یا نرسد، چطور خرج کنیم یا نه نکنیم.