به کار گرفتن مهارت و تجربه خارجی ها ارزنده است

نوشتن این سطور نه از باب اهانت به توان نیروی انسانی ماهر داخلی، بلکه از باب نداشتن برخی تجارب در کشور به سبب محدودیت ها، ناکارآمدی ها، نبود ساختار و زیرساخت و عدم آموزش های تخصصی و تحریم ها است.

به کار گرفتن مهارت و تجربه خارجی ها ارزنده است

نوشتن این سطور نه از باب اهانت به توان نیروی انسانی ماهر داخلی، بلکه از باب نداشتن برخی تجارب در کشور به سبب محدودیت ها، ناکارآمدی ها، نبود ساختار و زیرساخت و عدم آموزش های تخصصی  و تحریم ها است.
متأسفانه نگاهی غیرکارشناسی در برخی از بخش های مدیریتی کشور حاکم است که براساس آن در هر زمینه خود را به عنوان سرمنشأ قدرت در حوزه های مختلف اعم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی،ورزشی و... می دانیم. درحالی که واقعیت چنین نیست و هیچ کشوری در دنیا  نمی تواند مدعی داشتن تمام پتانسیل های مهارتی در جهان شود.
دریک نمونه ساده در حوزه حیات وحش ما عملکردی بسیار ضعیف و بعضاً چالش آفرین داریم. علیرغم اینکه به لحاظ داشتن محیط طبیعی و اقلیم خاص آب و هوایی در هر گوشه از کشور مناطقی منحصربه فرد داریم اما هنوز نتوانسته ایم یک منطقه حفاظت شده یا پارک حیات وحش استاندارد برای نگهداری گونه های مختلف جانوری و درحال انقراض درست کنیم.
البته درهر استانی که پا بگذارید منطقه ای را با این عناوین نام گذاری کرده اند اما نه حفاظت شده است و نه استاندارد و  فقط جولانگاه شکارچیان غیرمجاز حیوانات و قاچاقچیان چوب است!.
در حوزه راه اندازی،حفظ و نگهداری باغ وحش های شهری نیز وضعیتمان بسیار نامناسب است. شرایط کیفی باغ وحش ها در معدود شهرهای کشور به شدت اسفناک است و انسان به جای لذت بردن از دیدن نزدیک حیوانات دچار افسردگی و عذاب وجدان می شود.
در نمونه نادر آن باید به« باغ وحش صفا دشت» اشاره کرد که چندین ماه است میان پیمانکار، شهرداری، صاحب ملک و سازمان محیط زیست درگیری های اداری و قضایی درحالی جریان دارد که حیوانات بی گناه به سبب عدم رسیدگی شبانه روزی بابت آب و غذا و بهداشت درحال  تلف شدن هستند.
باسرچ کردن نام این باغ وحش می توان به عمق فاجعه پی برد. اما حرف برسر این است که چرا باید مجوز تأسیس و راه اندازی چنین مکان و فعالیت هایی به افراد حقیقی یا حقوقی داده شود که هیچ تجربه موفقی در آن ندارند؟! کدام باغ وحش کشور از استاندارد لازم برخوردار است که بخواهیم از عملکرد آن دفاع و از آن الگو برداری کنیم.
اما درعوض درکنارگوش ما در کشورهای همسایه جنوبی خلیج فارس و درترکیه شاهد باغ وحش هایی استاندارد هستیم که به عنوان گزینه ای برای گردشگری به توریست ها معرفی می شود. راه اندازی و نگهداری این باغ وحش ها برعهده پیمانکاران، مربیان و نیروهای آموزش دیده خارجی در این حوزه است.
اگر اصرار به داشتن باغ وحش داریم به نظر می رسد یک باغ وحش ملی با امکانات به روز و با بهره گیری از پیمانکاران باتجربه از کشورهایی که در این زمینه تجربه و سابقه دارند، راه اندازی کنیم و درب این شکنجه گاه حیوانات بی پناه و بی گناه را ببندیم. باید بپذیریم که ما در برخی حوزه ها تجربه، تجهیزات، آموزش و مهارت کافی نداریم و باید از توان دیگران استفاده کنیم؛حقیقتاً این رویکرد به عنوان وابستگی به غرب تعبیر نمی شود.
وضعیت اسفناک و فاجعه بار ما در این حوزه جز مرگ و شکنجه برای حیوانات دستاوردی نداشته است. کافی است به آمار واردات حیوانات از آفریقا و آمریکا و روسیه نگاهی بیندازید و آمارآنها را بگیرید تا متوجه شوید چه تعداد از آنها تلف شده اند و چه تعداد در بدترین شرایط ممکن نگهداری می شوند.