معیشت سخت مردم قابل کنترل نیست؟!

مردم کاری به وضعیت جناح های سیاسی و درگیری های درون ساختاری میان سیاسیون ندارند و تنها عامل رضایت آنها از ساختار و وضعیت موجود، بحث تامین نیازهای اولیه همچون مسکن و معیشت است که متأسفانه این دو مهم درمیان بسیاری از رفتارها و کنش های مسئولان مغفول مانده است.

مردم کاری به وضعیت جناح های سیاسی و درگیری های درون ساختاری میان سیاسیون ندارند و تنها عامل رضایت آنها از ساختار و وضعیت موجود، بحث تامین نیازهای اولیه همچون مسکن و معیشت است که متأسفانه این دو مهم درمیان بسیاری از رفتارها و کنش های مسئولان مغفول مانده است.
مردم در هر مناسبت و وظیفه ای که به لحاظ عمومی برعهده دارند وظیفه خود را انجام داده اند و انتظارات را برآورده کرده اند؛ تنها خواسته ای که آنها در مقابل دارند تأمین مایحتاج اولیه یک زندگی ساده است که امروز از آن محروم مانده اند.
حرف از بهره مندی از حقوق شهروندی و مدنی و داشته های سیاسی و اجتماعی نیست؛ حرف از اجاره خانه و خرید اقلام خوراکی است!. این پائین ترین خواسته از دست اندرکاران و کارگزاران است. اینکه مردم نتوانند خوراک خود را تأمین کنند یا نتوانند یک خانه مناسب برای خانواده تهیه کنند، دیگر فرصتی برای ادای وظایف دیگر نخواهند داشت و تمام توان جامعه صرف تأمین مایحتاج اولیه می شود.
گرانی و تورم زندگی اقشار مختلف جامعه را مختل ساخته است و دیگر توانی برای تحمل آن باقی نمانده است. اما جدای از نبود ظرفیت برای تحمل شرایط، بحث نبود امکان ادامه زندگی با این شرایط وضعیت زندگی خانوارهای ایرانی مختل کرده است.
یک خانواده وقتی نتواند ارزاق روزمره را تأمین کند یا نتواند مسکنی مناسب داشته باشد، باید چه کار کند؟ چند شیفت باید کار کند تا بتواند این مشکلات را چاره سازد. این مشکلات ریشه درمدیریت اقتصادی کشور دارد که متأسفانه هنوز چاره ای برای آن صورت نگرفته و وضعیت مردم همچون قایق شکسته ای است که در میان دریای مشکلات رها شده است و هر زمان به طرفی می رود که مقصدش مشخص نیست و مدام از سرمنزل مقصود دورتر و شرایطش بحرانی تر می شود.