جهان در آستانه نظم یا بی نظمی جدید

اگر تنها نگاهی به سیر تحولات در منطقه و جهان داشته باشیم می بینیم که گویا قرار است به زودی تغییراتی در نظم سنتی جهان به وجود آید و قطعاً تغییراتی را شاهد خواهیم بود. تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان و سپردن این کشور به دست نیروهای طالبان که ایالات متحده سال ها برای سرکوب آنها دلار و زمان و جان سربازان بسیاری را هدر داد. به یکباره خروجی تاریخی محقق می شود و نیرویی که تا دیروز در کوه ها و مخفیگاه های خود حضور داشت امروز کابینه و امارت اسلامی تشکیل دهد و پرچمش را بر فراز ارگ ریاست جمهوری بالا ببرد.

جهان در آستانه نظم یا بی نظمی جدید

اگر تنها نگاهی به سیر تحولات در منطقه و جهان داشته باشیم می بینیم که گویا قرار است به زودی تغییراتی در نظم سنتی جهان به وجود آید و قطعاً تغییراتی را شاهد خواهیم بود. تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان و سپردن این کشور به دست نیروهای طالبان که ایالات متحده سال ها برای سرکوب آنها دلار و زمان و جان سربازان بسیاری را هدر داد. به یکباره خروجی تاریخی محقق می شود و نیرویی که تا دیروز در کوه ها و مخفیگاه های خود حضور داشت امروز کابینه و امارت اسلامی تشکیل دهد و پرچمش را بر فراز ارگ ریاست جمهوری بالا ببرد.
ازسوی دیگر آمریکا نگاه خود را از خاورمیانه به سمت چین چرخاند و حضور فیزیکی و هزینه های کلان مالی را برای خنثی سازی قدرت چین به کار گرفته است. این تغییر چشم انداز آمریکا از خاورمیانه به شرق دور اگرچه سبقه 20ساله دارد،اما امروز این برنامه درحال عملی شدن است و مسلماً با تغییر هدف آمریکا،شاهد تغییرات مهم دیگری در سطح جهان خواهیم بود.
به عنوان مثال پیمان سه جانبه میان انگلستان،استرالیا و  ایالات متحده،یکی از جدیدترین تغییرات در حوزه موازنه قدرت در جهان می باشد. آمریکا برای تمرکز برهدفش یعنی مبارزه با قدرت گیری جهانی چین، هم پیمان سنتی خود یعنی انگلستان را به خط کرده و با بهره گیری از روابط سنتی آن با استرالیا، این کشور را در نوک پیکان مبارزه با چین در دریا قرارداده و برای حمایت از آن حاضر شده دیگر متحد سنتی خود یعنی فرانسه را برنجاند و یک قرارداد استراتژیک اقتصادی را به ضرر آنها تمام کند.
فروش زیردریایی هایی با سوخت هسته ای،اقدامی تابوشکنانه از سوی آمریکا بود و نشان از عزم این قدرت برای رویارویی نرم و حتی سخت با چین است.
آمریکا قرارداد 50میلیارد دلاری فرانسه با استرالیا را که برای ساخت زیردریایی با سوخت گازوئیل بود را فسخ کرد تاجایی که دولت فرانسه از این حرکت امریکا به عنوان "خنجر از پشت" یاد کرد.از سوی دیگر
 می بینیم که در اجلاس سازمان همکاری شانگهای علاوه بر پذیرش ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای با موقعیتی استراتژیک به عنوان عضو اصلی در این سازمان،قدرت هایی همچون روسیه و چین حمایت از دیگر اعضا برای تقویت بنیه اقتصادی و امنیتی آنها را مطرح کردند.
این نشانگر این موضوع است که جریان قدرت در شرق نیز در تدارک تقویت بنیه خود می باشد و در این مسیر درصدد جذب کشورهای بیشتری برای مواجهه با تحولات احتمالی است.چرا که هرچه ارتباطات میان کشورها باهم بیشتر و عمیق تر شود،ملاحظات بیشتری از سوی طرف مقابل صورت می گیرد و سعی در مواجهه با یک همگرایی گسترده را نخواهد
داشت.
اینها تکه های پازل چینش و تغییرات جدید در عرصه جهانی هستند که درصورت تکمیل می توانند یک نظم جهانی جدید را پدید آورد و یا یک بی نظمی گسترده را در سطح جهان حاکم سازد. ضروی است تا نقش خود را در ساخت این پازل به خوبی درک کنیم و به گونه ای نباشیم که مورد سواستفاده و یا سپر بلای قدرت طلبان گردیم.