مسئولان خود را به "چالش معیشت" دعوت کنند

چندی است که از سوی برخی مسئولان و مقاماتی که دارای تریبون هستند صحبت ها و توصیه هایی درمورد "تحمل و توکل" خطاب به مردم صورت می گیرد تا مشکلات را تاب بیاورند و منتظر اتفاقاتی باشند که راهگشای وضعیت فعلی باشد.

مسئولان خود را به "چالش معیشت" دعوت کنند

 

چندی است که از سوی برخی مسئولان و مقاماتی که دارای تریبون هستند صحبت ها و توصیه هایی درمورد "تحمل و توکل" خطاب به مردم صورت می گیرد تا مشکلات را تاب بیاورند و منتظر اتفاقاتی باشند که راهگشای وضعیت فعلی باشد.
البته در مطالب مختلف نسبت به روند تحولات در کشور و بروز اتفاقاتی که موجب بازگشایی بن بست های فعلی گردد، توضیحاتی داده ایم و معتقدیم که مدیریت کنونی می تواند با داشتن اختیارات و هم افزایی بیشتر، اقدامات موثری در رفع مشکلات مردم ایجاد کند.
اما نکته اینجاست که هیچگاه سواره از دل پیاده خبر ندارد و هیچ سیری از درد گرسنگی درکی نخواهد داشت. به همین جهت است که تجویز الگوهایی همچون "تحمل و توکل" در شرایط فعلی ازسوی مسئولان بعضاً اثر مناسبی ندارد. در واکنش ها به این توصیه ها مردم می گویند آیا مسئولی که حقوق و مزایا و حق مدیریت های مختلف را هرماه سرموقع  می گیرند و شب نیز بدون دغدغه معیشت سرسفره خانوادگی می روند، از حال کارگری که سه ماه است حقوق نگرفته خبر دارد.
وضعیت سخت معیشت مردم و لمس احساس شرمندگی یک پدر نزد فرزندانش زمانی قابل درک است که برای امتحان و یا حضور در یک چالش اجتماعی، حقوق فرد شرکت کننده در چالش برای یک یا دو ماه پرداخت نشود و نزد نهادهای رسمی محفوظ بماند و بعد از چند ماه به آنها داده شود. آن زمان است که متوجه می شوند نداشتن پول برای خرید یک کیلوگوشت در ماه و
عدم توانایی برای خرید میوه نزد خانواده و فرزندان چه اثر منفی بر پدر خانواده و دیگر اعضا می گذارد.
چرا که هرچه ما از مشکلات طبقه ضعیف و فقیر جامعه بگوییم و بنویسیم و برای آنها نسخه تجویز کنیم، درک آن سخت است  لااقل متوجه شوند که آنها چه حالی دارند و اگر اعتراضی می کنند و خشمشان را بروز می دهند، از سر عداوت و یا خصومت با نظام نیست. بلکه از سر سختی شرایطی است که درآن گیر
کرده اند و کسی دست آنها را نمی گیرد تا از این باتلاق خارج شوند
و هر روز در حال فرو رفتن هستند.
طرح این چالش و دعوت مسئولان به آن از این باب نیست که کارگزاران و خدمت کنندگان واقعی ملت برای جامعه دلسوزی نمی کنند و اقدامات لازم را ترتیب نمی دهند. کما اینکه طی ماه اخیر مشاهده کرده ایم که علیرغم فشارهای معیشتی،شاهد اقداماتی جهت رسیدن اقلام و سبدهای معیشتی یارانه ای به دست خانواده های ضعیف بوده ایم. اما این چالش
می تواند احساس و فشار وارده بر مردم را کمی برای خدمتگزاران  قابل درک کند .
اگر نگوییم که مسئولان از امکانات کامل رفاهی بهره مند هستند، اما می توان گفت که دغدغه ای برای داشتن حداقل های یک زندگی ساده ندارند. وقتی دو ماه بدون حقوق و دریافتی بمانند و با مشکلات متعدد
بی پولی و نبود درآمد مواجه شوند، متوجه می شوند که چرا یک معلم و یک کارگر و یک کارمند بازنشسته، چرا هر روز در این سرما ساعت ها مقابل مجلس و یا نهادهای دیگر تجمع می کنند تا صدایشان شنیده شود و دردشان توسط مسئولان درک شود.
هرچند که چنین چالش هایی در عمل محقق نخواهد شد، اما حداقل انتظار می رود تا خدمتگزاران قدری در این موضوع تأمل کنند و خود جای این معترضین و نیازمندان بگذارند و عکس العمل خود را در چنین موقعیتی پیش بینی کنند.