نگاهی مشترک میان نخبگان و اقشار جوان

خبری دردناک است که وقتی می شنویم که تعدادی از دخترها و پسرهای المپیادی کشورمان در عرصه های مختلف علمی و پژوهشی جهانی، به خارج مهاجرت کرده اند. شنیدن این خبر آه و حسرت از نهاد هر ایرانی بر می آورد و سرخوردگی از بابت اقدامات صورت گرفته و صورت نگرفته مسئولان در قبال این سرمایه های انسانی شکل می گیرد.

نگاهی مشترک میان نخبگان و اقشار جوان

 


خبری دردناک است که وقتی می شنویم که تعدادی از دخترها و پسرهای المپیادی کشورمان در عرصه های مختلف علمی و پژوهشی جهانی، به خارج مهاجرت کرده اند. شنیدن این خبر آه و حسرت از نهاد هر ایرانی بر می آورد و سرخوردگی از بابت اقدامات صورت گرفته و صورت نگرفته مسئولان در قبال این سرمایه های انسانی شکل می گیرد.
نکته قابل تأمل اینجاست که در توضیح مهاجرت این افراد چه سوی خودشان وچه از سوی خانواده ها و اساتید دانشگاهشان، در بعضی مواقع هیچگاه جذب زرق و برق و جذابیت های کشورهای غربی به عنوان عامل مهاجرت نشده اند و عمده دلایل خروجشان از کشور عدم رعایت شأنیت و جایگاه و منزلت اجتماعی آنها و برخوردهای نامناسب درخور حالشان بوده است.
اینکه المپیادی ها از کشور مهاجرت می کنند با توجه به وضعیتی که به لحاظ علمی و موقعیتی که از سوی کشورها و مراکز علمی خارجی برایشان فراهم می شود، سخت نیست و هزینه ای هم برای آنها ندارد. اما باید نگران بود که امروز در میان قشر جوان کشور یک دغدغه خطرناکی شکل گرفته است که اکثراً در میان گزینه های خود برای ساختن آینده، یکی از اولویت ها را به خروج از کشور و مهاجرت اختصاص می دهند.
وقتی یک جوان برای ساختن آینده خود، نگاهی عمیق به مهاجرت داشته باشد، بیانگر این موضوع است که ما نتوانسته ایم به خوبی
خواسته ها و نیازهای آنها را درک و برآورده کنیم و حتی در فراهم سازی برخی
حداقل ها نیز دچار ضعف هستیم. شاید حسرت رفتن المپیادی خبرساز شده باشد، اما هزاران نفر دیگر از جوانان کشور در مسیری هستند که
المپیادی ها رفته اند.