جان ارزان شده یا ارزش پول ملاک است؟!

رئیس پلیس راهور فراجا در مصاحبه اخیر خود بیان داشته است:" به ازای هر نفری که تصادفات شهری و جاده‌ای جانشان را می‌گیرد، کشور متحمل ۸ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان خسارت می‌شود".‌ وی در ادامه گفت: " سالانه ۱۷ هزار نفر در کشور در تصادفات کشته می شوند که البته این آمار نسبت به ۱۱ سال گذشته روند کاهشی داشته و از عدد ۲۸ هزار نفر کشته به ۱۷ هزار نفر رسیده است".

جان ارزان شده یا ارزش پول ملاک است؟!

 


رئیس پلیس راهور فراجا در مصاحبه اخیر خود بیان داشته است:" به ازای هر نفری که تصادفات شهری و جاده‌ای جانشان را می‌گیرد، کشور متحمل 8 میلیارد و 300 میلیون تومان خسارت می‌شود".‌ وی در ادامه گفت: " سالانه  ۱۷ هزار نفر در کشور در تصادفات کشته می شوند که البته این آمار نسبت به ۱۱ سال گذشته روند کاهشی داشته و از عدد ۲۸ هزار نفر کشته به ۱۷ هزار نفر رسیده است".
این آماری نیست که رسانه های داخلی و خارجی آن را بیان کرده باشند تا متهم به سیاه نمایی شوند. رقم خسارت و تعداد کشته اگر بیشتر نباشد کمتر نیست، اما در ضرب این اعداد نیز به رقم هایی می رسیم که قابل خواندن نیست.
8 میلیارد تومان در همین اوضاع و احوال اقتصادی هم عدد بزرگی است، اما واقعاً می توان مرگ پدر و مادر و یا چند تن از اعضای یک خانواده را با اعداد و ارقام درک کرد. پرمسلم است که این اعداد و ارقام درنتیجه آمارهایی است که دربررسی ابعاد مختلف بدست آمده و هدفش جلب توجه دولت و مجلس به وضعیت نابسامان ایمنی جاده ها و کیفیت پایین خودروهای داخلی است.
اما واقعیت ماجرا اینجاست که درپی همین بی اهمیتی برای جان مردم است که شاهد بروز چنین آمارهای وحشتناکی هستیم. چرا که مرگ حتی یک نفر به سبب غیراستاندارد بودن جاده ها و مسیرها و کیفیت
پائین خودروها، غیرقابل تحمل است چه برسد به 17 هزارنفر!.
ای کاش جدای از تعجب و تأمل در این اعداد و ارقام، به این فکر
می کردیم که جان انسان ها چقدر ارزان شده است که هدر رفتن آن حتی با این آمارها مورد توجه و اهمیت قرار نمی گیرد...