تأسف از تبدیل دخانیات به یک تفریح و فرهنگ فراغت

براساس آمارمنتشر شده از سوی ستاد فرهنگی و اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصرف دخانیات در حوزه نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله ۱۳ درصد رشد داشته و این موضوع در بین دختران نوجوان رشد ۱۳۳ درصدی را نشان می دهد.

تأسف از تبدیل دخانیات به یک تفریح و فرهنگ فراغت

براساس آمارمنتشر شده از سوی ستاد فرهنگی و اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصرف دخانیات در حوزه نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله 13 درصد رشد داشته و این موضوع در بین دختران نوجوان رشد ۱۳۳ درصدی را نشان می دهد.
اگرچه این آمار به اندازه کافی بزرگ و نگران کننده هست، اما آنچه از واقعیت های جامعه قابل مشاهده است چیزی ورای این اعداد وارقام بوده و کثرت مصرف دخانیات توسط نوجوانان چه دختر و چه پسر بسیار همه گیر و تاحدی عادی شده است.
در واکاوی بروز چنین عارضه ای برخی نهادهای فرهنگی و مرتبط به بحث استعمال دخانیات در شبکه های نمایش خانگی و فیلم ها و سریال ها اشاره داشته اند که نمی توان اثرگذاری آن را نادیده گرفت. اما باید به این نکته اشاره داشت که کشیدن سیگار یا قلیان تا چه حد در نوجوانان انگیزه استعمال دخانیات را ایجاد می کند.
اما آنچه که در جامعه جاری است  نشانگر وضعیت بسیار نامناسب تری است و گستردگی امکان و فضای استفاده از دخانیات برای نوجوانان کاملاً مشهود است. متأسفانه استعمال دخانیات طی سال های گذشته در فرهنگ جامعه و به خصوص فضای درونی خانواده ها به شکل بسیار وسیعی گسترش و عادی سازی شده است.
امروزه کشیدن قلیان در جمع های خانوادگی و حتی دورهمی های زنانه امری عادی و حتی به عنوان اسباب پذیرایی و سرگرمی مبدل شده است. مسلماً درچنین فضایی نوجوانان نیز به تأسی از این الگو در بیرون از خانه و درجمع دوستان و همشاگردی ها و هم دانشگاهی ها برای گذرندن اوغات فراغت کوتاه مدت خود به سراغ آن می روند.
کافی است به رشد قارچ گونه قهوه خانه ها و سفره خانه و حتی رستوران ها و کافی شاپ هایی که قلیان ارائه می دهند نگاه کنید تا متوجه این چالش بهداشتی و فرهنگی شوید. زمانی کافی شاپ ها محلی برای گفتگوهای دوستانه، قرارهای کاری و استراحت و فراغت کوتاه مدت محسوب می شد، اما امروز اگر سیگاری یا قلیانی نباشید و یا خدای ناکرده بیماری تنفسی داشته باشید، نمی توانید به فضای آلوده و مسموم این مکان ها بروید.
باید جدای از مسائل فرهنگی و خانوادگی به برنامه ریزی های اجرایی در حوزه فراغت و سرگرمی و آموزش نوجوانان توجه ویژه داشت. مسئله کمبود فضای ورزشی و فرهنگی و گران بودن هزینه فراغت های سالم چیزی نیست که بتوان آن را با ابلاغیه های دستوری مثلاً به شبکه نمایش خانگی حل کرد.
بسیار ساده و واضح است وقتی که شهریه یک باشگاه بدنسازی معمولی(نه حرفه ای و لاکچری) بین 500 تا یک میلیون تومان است طبیعی است که خانواده ها در چنین شرایط سخت معیشتی آن را از سبد هزینه خود حذف می کنند و فرزند خانواده خواسته یا ناخواسته به سمت جمع دوستان خود می رود که امروز رفتن به قهوه خانه و یا کشیدن سیگار در پارک جزو معمولی ترین اوقات فراغتشان محسوب می شود.
شاید برخی آماردهندگان از گفتن مصرف ماریجوانا درکنار این استعمال دخانیات ابا داشته باشند. اما کیست که به پارک رفته باشد و بوی تند آن را استشمام نکند و جمع های چندنفره پسران و دختران جوان را نبیند که در حال مصرف آن هستند.
انتظار حل شدن این موضوع به صورت دفعی توقعی بیجا و غیراصولی است اما حداقل این توقع وجود دارد تا آنها که دغدغه و نگرانی سلامت و آینده فرهنگی کشور را دارند به صورت ریشه ای به این آفت ها بپردازند و صرفاً یک عامل مشخص را هدف قرار ندهند و به صورت زنجیره وار دلایل بروز این چالش های فرهنگی و اخلاقی را ریشه یابی و درمان نمایند.