توسعه نباید همراه با فشار برمردم باشد

مشخص نیست چرا ما می خواهیم مدام برای مردم هزینه و چالش ایجاد کنیم. هرچه فشار اقتصادی و تحریمی و معیشتی است برمردم تحمیل می شود و بعد به آنها توصیه می شود که تحمل کنند و مشکلات مردم دیگر کشورها را به رُخشان می کشیم که در چه وضعی زندگی می کنند و یا می گوئیم ببینید مردم در هند و چین و کره شمالی در روز یک وعده غذا می خورند.

توسعه نباید همراه با فشار برمردم باشد

مشخص نیست چرا ما می خواهیم مدام برای مردم هزینه و چالش ایجاد کنیم. هرچه فشار اقتصادی و تحریمی و معیشتی است برمردم تحمیل می شود و بعد به آنها توصیه می شود که تحمل کنند و مشکلات مردم دیگر کشورها را به رُخشان می کشیم که در چه وضعی زندگی می کنند و یا می گوئیم ببینید مردم در هند و چین و کره شمالی در روز یک وعده غذا می خورند.
در حوزه مدیریت توسعه کشور نیز درک درستی از درآمدزایی و تخصیص منابع برای پروژه های عمرانی و زیرساختی نداریم. اخیراً نمایندگان مجلس در جریان رسیدگی به گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه، درباره موارد ارجاعی به کمیسیون، با تصویب جزء ۳ بند ت ماده ۵۷ این لایحه به شرح زیر موافقت کردند:
  «وزارت راه و شهرسازی با رعایت سیاست‌های کلی اصل (۴۴) قانون اساسی مجاز است:
۳- به منظور تأمین منابع مالی اجرای طرح‌های توسعه‌ای و ارتقای خدمات فرودگاهی در فرودگاه‌های بین المللی، از مسافران پروازهای خارجی معادل ده (۱۰) یورو به ازای هر مسافر به نرخ ای‌تی‌اس (ets) که به صورت جداگانه در بلیت درج و از مسافرین أخذ می‌شود، دریافت و به حساب مربوط در خزانه داری کل واریز نمایند. پروازهای با مقاصد زیارتی از این حکم مستثنی می‌باشد.»
این چه سبک تفسیر و اجرای قانونی است که برپایه توسعه و خصوصی سازی تدوین شده و متأسفانه هیچگاه اهداف اصلی آن به اجرا درنیامده است و در هر دوره بنابر سلیقه و منافع جریان های مختلف به گونه ای با این قانون(اصل44) برخورد کرده اند که دستاوردش برای کشور و ملت تقریباً هیچ بوده است.
اما حرف بر سر این است که با چه استدلالی هرمسافر پروازهای خارجی باید 10 یورو به صورت جداگانه روی هزینه بلیط پرداخت کند. پس وزارتخانه های مرتبط با بودجه های چندهزار میلیاردی چه می کنند برای «تأمین منابع مالی اجرای طرح‌های توسعه‌ای و ارتقای خدمات فرودگاهی در فرودگاه‌های بین المللی» باید دست در جیب مردم کرد و هزینه های مضاعف را بر آنها تحمیل کرد .
مگر آن زمان که وزرای مربوطه برای کسب رأی اعتماد برنامه خود را به مجلس می دهند، نمایندگان توجهی به مسائل این چنینی نمی کنند و در هنگام تصویب بودجه چنین مواردی را مورد توجه قرار نمی دهند که امروز نیاز به تحمیل هزینه بر مردم برای تأمین مالی چنین پروژه هایی باشد.
اصلاً مردم چه تقصیری دارند که برنامه های توسعه محور کشور در برنامه های مختلف توسعه با پیش بینی های مسئولان همخوانی ندارد و در اکثر موارد محقق نمی گردد. آیا راه برون رفت از این مرحله تحمیل هزینه های مختلف به بهانه های مختلف بر مردم است.
این سبک قانون گذاری و مدیریت امور که موجب تحمیل هزینه ها بر مردم می گردد، قطع به یقین موجب توسعه و بهبود کیفیت خدمات نخواهد شد چرا که ماحصل این سبک مدیریت را در حوزه خدمات فرودگاهی می بینیم.
جدا از این مورد باید توجه داشت که تحمیل هزینه های این چنینی موجب نارضایتی و عصبانیت و در نتیجه بی اعتمادی به عملکرد کلی و رسمی کشور می گردد. بهتر است به سمت الگوهای استاندارد و روش های علمی برای توسعه پروژه های خدماتی برویم. اگر هم نیاز است خیلی ساده می توان از تجارب دیگر همسایگان و مهارت های آنان استفاده کرد.