گره خوردن تحولات ایران با "شنبه ها"

گویا این "شنبه ها" دست بردار اتفاقات و تصمیمات سخت برای ملت ایران نیست. «ازتغییر نرخ سوخت و عادی شدن شرایط قرنطینه کرونا تا دستور ترامپ برای از سرگیری تحریم های تسلیحاتی ایران از روز شنبه»، همه و همه موجب شده تا مردم ایران نسبت به این "شنبه" ها حس خوبی نداشته باشند.

گره خوردن تحولات ایران با "شنبه ها"

 

گویا این "شنبه ها" دست بردار اتفاقات و تصمیمات سخت برای ملت ایران نیست. «ازتغییر نرخ سوخت و عادی شدن شرایط قرنطینه کرونا تا دستور ترامپ برای از سرگیری تحریم های تسلیحاتی ایران از روز شنبه»، همه و همه موجب شده تا مردم ایران نسبت به این "شنبه" ها حس خوبی نداشته باشند.
کاخ سفید اعلام کرده است که از شنبه(امروز) تحریم های مرتبط با قطعنامه 2231 را از سر خواهد گرفت و با ناقضان آن برخورد اجرایی خواهد کرد. این اقدام آمریکا در راستای اجرای "مکانیسم ماشه" است که بخشی از مفاد اجرایی برجام است. اما با خروج آمریکا از این توافق همچنان دولت این کشور درصدد استفاده از اهرم فشار موجود در آن علیه ایران می باشد.
در واکنش به این مسئله مسئولان اجرایی و دیپلماتیک کشورمان مدعی شده اند که «روز شنبه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد». این ادعای مسئولان از چند جهت قابل تفسیر است.
ابتدا اینکه می توان اینطور برداشت کرد که سقف ظرفیت تحریم ها علیه ایران به حد آخر رسیده و دیگر تحریمی نیست که اجرایی نشده باشد و از این پس اگر کشور بتواند دوام بیارد شرایط سخت تر از این که هست نخواهد شد.
برداشت دوم این است که مسئولان کشورمان معتقدند، به سبب عدم حضور آمریکا در برجام و عدم مجوز قانونی برای استفاده از مکانیسم ماشه توسط این کشور، به فرض اینکه کاخ سفید تحریم ها را از سر گیرد، اروپا و روسیه و چین با آن همراهی نخواهند کرد و آمریکا در این زمینه شکست خواهد خورد و شاید هم "تبریک" دکتر روحانی برای روزهای شنبه و یکشنبه از این بابت بوده است.
تفسیر سوم این است که اساساً نگاه ما به واقعیت های موجود جامعه جهانی واقع گرایانه نیست و صرفاً چشم بر قوانین مدون و
دستورالعمل های کتبی دوخته ایم و متوجه نیستیم که قوانین نانوشته بسیاری در عرصه جهانی وجود دارد که یکی از آن "پیگیری منافع
ابرقدرت ها علیرغم نقض قانون می باشد." آمریکا در این زمینه تجارب بسیار تلخی برای جامعه جهانی به جای گذارده که عواقبش هنوز در عراق و افغانستان و لیبی و سوریه مشهود است.
جدای از این تفاسیر، باید به شرایط داخلی کشورمان نیز اشاره ای داشته باشیم. ما به ادعای دولت قادر به فروش یک بشکه نفت نیستیم، درصورت فروش هم قادر به گرفتن پول آن نیستیم، به لحاظ گرفتن اقلام مورد نیاز و ثبت سفارش دارو و مواد اولیه مورد نیاز تولید کشور دچار مشکل هستیم، در تامین اقلام خوراکی وارداتی نیز باید هزارخان را از سر بگذرانیم. لذا اینکه بگوییم "هیچ اتفاقی نخواهد افتاد" عملاً مصداق درک ناصحیح ما نسبت به شرایط است .
کوچکترین و کمترین اتفاقی خواهد افتاد بار شدید روانی بر اقتصاد و بازار ارز می باشد که امروز به عنوان سرمنشاء مشکلات کشور تلقی می شود. بی ثباتی بازار ارز با نرخ های باور نکردنی زندگی عادی و معیشت مردم را زیر و رو کرده است. دیگر چه اتفاقی باید بیفتد؟!
لذا انتظار این است که مسئولان کشور همانطور که دشمن درحال تنگ کردن حلقه محاصره است، زمینه را برای گشایش های واقعی فراهم کنند. اگر ما قادر به تعاملات اقتصادی خارجی نیستیم حداقل مدیریت اقتصاد داخلی را سر و سامان بخشیم تا دیگر این "شنبه ها" تن و بدن مردم را نلرزاند.

hamidasgari2020@yahoo.com