"سایه" غم بر فرهنگ و هنر ایران

امیرهوشنگ ابتهاج متخلص به "سایه" روز گذشته دار فانی را وداع گفت.

"سایه" غم بر فرهنگ و هنر ایران

 


امیرهوشنگ ابتهاج متخلص به "سایه" روز گذشته دار فانی را وداع گفت.
این خبر از سوی خانواده وی به طور رسمی اعلام شد و تالحظه نگارش این متن هنوز خبرخاصی از مراسم تشییع و خاکسپاری وی منتشر نشده و مشخص نیست که پیکر سایه به ایران باز
می گردد و یا در آلمان تدفین خواهد شد.
شاید بسیاری از دنبال کنندگان "سایه" مخاطب خاص و اهل فن شعر و غزل نبودند، اما جذابیت و فهم اشعار او هر شنوده و خواننده ای را مجذوب وی می کرد. آثار ماندگار وی که در دهه 40 و 50 سروده شد همچنان از سوی خوانندگان مورد استقبال است.
نگارنده نیز تخصصی در حوزه شعر و ادب فارسی ندارد، اما بیان توضیحاتی به مناسبت غروب عمر "سایه" به عنوان یکی از مفاخر شعر و ادب ضروری است. متأسفانه در کشورما بسیاری از مفاخر هنری و به خصوص در سال های پایانی عمر مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرند.
درحالی که گرد پیری بر سر و روی این مفاخر آنها را در عرصه هنر عزتمند می کند و باید بیش از پیش از حسن وجود آنها بهره برد و ضرورت تدوام هنری در کشور ایجاب می کند تا هرچه بیشتر به سراغ آنها رفت و تجاربشان را سینه به سینه منتقل کنند و یا آن را مکتوب و ماندگار نمایند.
اما افسوس که این روند همواره پس از مرگ مفاخر هنری کشور رخ
می دهد و پس از اینکه جمع ما را ترک می کنند، مستندسازان به دنبال ثبت زندگی و دوران جوان تا پیری آنها می روند و آثارشان توسط کارشناسان و پویندگان فرهنگ و هنر مورد توجه قرار می گیرد. درصورتی که اگر در زمان حیاتشان به سراغ آنها بروند اثر و نتیجه ای مضاعف عاید فضای فرهنگی کشور خواهد شد.هرچند که نبود ابتهاج بارسنگینی بردوش شعر و ادب فارسی گذاشت، اما قطعاً سایه وی بر فرهنگ و شعر و ادب ایران ماندگار خواهد بود. با تمام این اوصاف مرگ سایه غمی سنگین بر جامعه فرهنگ و هنر کشور انداخت. برای وی آرامش روح و برای بازماندگان صبر آرزومندیم.