محدودیت های اینترنت و بی اهمیتی به نیازهای مردم

بیش از دو هفته است که محدودیت های اینترنتی و فیلتر واتساپ و اینستاگرام موجب کلافگی جامعه به سبب عدم انجام امورات روزمره گردیده است. اینکه چند هزار شغل و چند هزارمیلیارد تاکنون به اقتصاد و درآمد مردم آسیب رسیده مشخص نیست، اما آنچه مشخص است تعطیل شدن فروش های اینترنتی بسیاری از آنلاین شاپ ها و کسب و کارهای اینترنتی گردیده است.

محدودیت های اینترنت و بی اهمیتی  به نیازهای مردم

    بیش از دو هفته است که محدودیت های اینترنتی و فیلتر واتساپ و اینستاگرام موجب کلافگی جامعه به سبب عدم انجام امورات روزمره گردیده است. اینکه چند هزار شغل و چند هزارمیلیارد تاکنون به اقتصاد و درآمد مردم آسیب رسیده مشخص نیست، اما آنچه مشخص است تعطیل شدن فروش های اینترنتی بسیاری از آنلاین شاپ ها و کسب و کارهای اینترنتی گردیده است.
همین دیروز بود که صنف کسب و کارهای رایانه ای اعلام کرد که روزانه حداقل 50 تا 500 میلیون ضرر برای کسب و کارهای رایانه ای درحال رقم خوردن است که ادامه آن حتی می تواند موجبات ورشکستگی و از دست رفتن مشتریان و بازار هدف برای فعالان این عرصه باشد. ضمن اینکه بسیاری(تقریباً تمامی) از مشاغل به صورت مستقیم و غیر مستقیم نیازمند ارتباطات و تعاملات اینترنتی هستند، اما به سبب این محدودیت ها دچار اختلال در اموراتشان شده اند و نمی دانند باید چه کنند.
مسئولان در پاسخ به این اعتراضات بیان داشته اند که «مردم از پیام رسان های داخلی استفاده کنند که کیفیت آنها از نمونه خارجی بسیار بیشتر است» اما مشخص نیست منظور از کیفیت چیست؟! ضمن اینکه گویا خود را به خواب زده ایم و نمی خواهیم بیدار شویم! یک شرکت تجاری یا یک واردکننده چطور می تواند به طرف مقابلی که در دبی، چین یا هند و یا اروپا و آمریکا حضور دارد بگوید لطفاً پیام رسان «سروش و آی گپ و بله و ایتا» نصب کن که هم کیفیتش بهتر ازتلگرام و واتساپ است و هم فقط در داخل ایران کاربرد دارد!!.
اینکه در پاسخ به انتقادات درمورد محدودیت های اینترنتی به اتفاقات کنگره آمریکا اشاره می کنیم و بدون سند بیان می داریم که «برای مدت ها بعد از حمله حامیان ترامپ به کنگره اینترنت در آمریکا قطع بود»؛ این یک توجیه غیرواقعی با تضادهای فاحش درمقایسه امورات اقتصادی و اجتماعی بین دوجامعه ایران و آمریکاست.
درآمریکا شرکت های خصوصی ارائه کننده اینترنت اگراز سوی نهادهای امنیتی دچار اختلال شوند قطعاً این حق را دارند که نسبت به حقوق خود مدعی شوند و خسارات واردشده را مطالبه کنند. از سوی دیگر مردمی هم که به صورت ماهانه یا سالانه هزینه اینترنت می دهند، حتی در ازای یک روز اختلال در اینترنت دریافتی قادرند نسبت به شرکت مورد نظر معترض شوند و خسارت بگیرند.
از سوی دیگر در مورد وضعیت معیشتی چطور می توان جامعه آمریکا را که مردم حتی در مورد خرید آب معدنی هم درآمدشان تضمین شده است، با جامعه ای مقایسه کنیم که حتی قیمت یک کالا نسبت به روز قبلش مشخص نیست و درآمد یک ماه فرد شاغل کفاف مخارج ماه قبلش را هم نمی دهد ومجبور به حذف و کوچک کردن سفره و برنامه های رفاهی خود و خانواده اش می شود!.  
برنامه های اشتغال زایی دولت ها در ادوار مختلف هیچگاه رنگ و روی واقعیت به خود ندیده است و همواره با تغییر در تعاریف مفهوم اشتغال میزان آمارها را بالا و پایین می کنند. اما به واسطه گسترده شدن شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره مردم، بسیاری از افراد توانستند برای خود در این فضا کسب و کاری راه بیندازند و درآمدزایی کنند. کاری بسیاری از دستگاه ها و وزارتخانه ها با داشتن بودجه های میلیاردی و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری قادر به انجام آن نبوده اند.
 حرف بر سراین است که اگر محدودیت اینترنت درفضای کنونی یک حسن داشته باشد، در مقابل صدها عیب برای جامعه به همراه دارد که جدای از عصبانیت و کلافگی روانی، معیشت و نان اقشار مختلفی از مردم را دچار اختلال کرده است. ضمن اینکه درکشورما رعایت حق و حقوق مادی و معنوی افراد در فضای مجازی معنا و مفهومی ندارد. هیچ نهاد و سازمانی حاضر به پرداخت خسارت های وارد شده به مردم و مشاغل در برابر این محدودیت های اینترنتی نیست. حتی شرکت های ارائه کننده اینترنت و مخابرات هم حاضر نیستند درازای این اختلال در سرویس ها، به صورت مادی و معنوی به کاربران خسارت بپردازند. این وسط فقط و فقط مردم درحال ضرر و زیان هستند.