مناطق آزاد محرک های اقتصاد محسوب می شوند

چندی پیش در مطلبی درمورد اهمیت مناطق آزاد مطلبی را در همین بخش اراده دادیم و درآن ذکر شد که "مناطق آزاد نیازمند یک مدیریت مترقی و آینده نگر است چرا که از بسیاری از قوانین و مقررات دست و پاگیر اقتصاد داخلی فارغ می باشند و می توانند پیش زمینه های توسعه اقتصاد و پیشرفت و اجرای برنامه های پیش رونده در حوزه فناوری را در ماکتی کوچک به اجرا درآورند و تجربه خود را به دیگر مناطق تسری بخشند".
اما باردیگر باید تاکید کرد که طی سال های گذشته این پتانسیل عظیم در پایین ترین حد کارایی مورد توجه مدیران ارشد اقتصادی و متولیان این مناطق قرار گرفته است. اخیراً نیز جا به جایی ها در عرصه مدیریت این مناطق نیز مورد بحث و توجه قرار گرفته است. مهمترین تحول نقل و انتقال در این زمینه باز
می گردد به حکم  جدید وزیر اقتصاد برای وزیر سابق کار به عنوان "دبیری شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی" که تعجب و تأمل همگان را درپی داشته است.
اینکه مدیران آزادند نیروهای تیم خود را مطابق با سطح هماهنگی درونی انتخاب کنند موضوعی پذیرفته است. اما درمورد بحث کارآمدی و تخصص و تجربه و کارنامه کاری چطور می توان این مسئله را توجیه کرد. وقتی صلاحیت اجرایی فردی در جایگاه وزیر کار که ارتباط مستقیم با بحث اقتصاد کشور دارد، از سوی مجلس رد و باطل می گردد، چطور می توان مجدد جایگاهی خطیر در عرصه اقتصاد و اشتغال را به وی سپرد، بدون آنکه تجربه و کارنامه مشخصی در یک کار تخصصی داشته باشد؟!.
بازهم از نام اشخاص عبور می کنیم و این مسئله را مورد تاکید قرار می دهیم که مناطق آزاد به عنوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین محرک های اقتصادی کشور محسوب می شوند. اگر برای مسئولان این مسئله اهمیت دارد بهتر است برای مدیریت آن از تیمی کارآمد و حرفه ای و باتجربه دراین عرصه بهره گیرند.