آینده نگری خود را مترقی و متعالی ترسیم کنیم برای فردایی روشن

مدتی است در تلویزیون مستندهای بهم پیوسته ای پیرامون وضعیت و نحوه شکل گیری بحران سوریه و جنس مخالفت ها و ماهیت مخالفان پخش می گردد که سازندگان آن در پایان هرقسمت با بازگشت به ایران و تهران و نشان دادن برخی تصاویر از حوادث اخیر و سال های قبل، درصدد نتیجه گیری مقایسه ای و القای تبدیل شدن ایران به سوریه درصورت بروز نا امنی های شهری می باشند!.

آینده نگری خود را مترقی و متعالی ترسیم کنیم برای فردایی روشن

 

مدتی است در تلویزیون مستندهای بهم پیوسته ای پیرامون وضعیت و نحوه شکل گیری بحران سوریه و جنس مخالفت ها و ماهیت مخالفان پخش می گردد که سازندگان آن در پایان هرقسمت با بازگشت به ایران و تهران و نشان دادن برخی تصاویر از حوادث اخیر و سال های قبل، درصدد نتیجه گیری مقایسه ای و القای تبدیل شدن ایران به سوریه درصورت بروز نا امنی های شهری می باشند!.
روایت این مستندسازان انصافا از شرایط سوریه بدون جانبداری و با بیان حقایق موجود است که این خود شیوه ای رسانه ای برای جلب اعتماد مخاطب می باشد، اما مقایسه شرایط دو کشور به لحاظ سیاسی، امنیتی، اقتصادی و از همه مهمتر اجتماعی و فرهنگی غیر قابل قبول است!.
چطور ممکن است مدل سیاسی حاکم برسوریه که تک حزبی است و مردم تنها می توانند به یک کاندیدا رای آری یا نه بدهند با مدل سیاسی مشارکتی و انتخاباتی ایران قابل مقایسه باشد. هرچقدر هم که در شیوه اجرایی انتخابات انتقاد وجود داشته باشد اما باز شاهد روی کار آمدن اشخاص و جریان های سیاسی مختلفی بوده ایم که با رای مردم انتخاب شده اند.
یا در مباحث مدنی و اجتماعی علیرغم بسیاری از محدودیت ها در کشور به سبب اعمال سلیقه های گوناگون در اجرای قانون بازهم شاهد فعالیت بسیاری از گروه ها و جریان های مردم نهاد در حوزه های مختلف فرهنگی،اجتماعی،مددکاری،کارآفرینی،درمانی و ... هستیم.
مردم ایران با شناختی بالا و درکی موثر از شرایط خود و کشور و معادلات جهانی تاکنون در تصمیم گیری ها و همراهی های حکومت توانسته اند استقلالی بی بدیل را از خود حداقل درمیان کشورهای منطقه نشان دهند که با وجود تکثر قومیتی و مذهبی و حتی با وجود برخی نابرابری ها و ناملایمات اقتصادی و اجتماعی، وحدت رویه خود را در مناسبت های مختلف نشان داده اند و به پشتوانه این عزم ملی است که نظام قادر به قدرت نمایی در عرصه جهانی شده است.
اگر امروز می بینیم برخی حوادث در کشور رخ داده است که بعضاً موجب هزینه آفرینی برای کشور شده است، به هیچ وجه از جنس حوادث سوریه نیست و مقایسه آن با وضعیت سوریه قیاسی غیر واقعی و غیر منطقی است.
به جای چنین قیاسی می توان به این مسئله پرداخت که چطور
می توان با بهره گیری از الگوهای مختلف در کشورهای پیشرفته در برخورد با مطالبات مردمی رویکردی منطقی داشته باشیم و بتوانیم از چنین حرکت هایی در مسیر رشد مدنیت حرکت کنیم و جامعه را برای بیان اعتراضات خود به نحوه مناسب آموزش دهیم.
اینکه بخواهیم سوریه در تصویر آینده به مردم نشان دهیم مسئله قابل دفاعی نیست، چرا که پذیرفتن چنین نگرشی به معنای قبول تنزل شأن کشور در عرصه های مختلف می باشد. لذا بهتر است گفتمان آینده نگری خود را مترقی و متعالی ترسیم کنیم که فردایی روشن برای جامعه به تصویر بکشد.