تمساحي كه در درياچه چيتگر نبود، در هوتك‌هاست!

شائبه و شايعه وجود يك تمساح در درياچه چيتگر، تقريبا تمام نيروهاي امدادي و غيرامدادي شهر را براي دوسه روز درگير خود كرد. چنانكه كار در نهايت به استفاده از پهپاد و اسكن و عمق‌سنجي اين درياچه كشيد، سه ایستگاه آتش‌نشانی در اين محل حاضر شدند، حتي شوراي شهر تهران نيز درگير اين ماجرا شده وعضو هيات رئیسه شورای شهر تهران در اين مورد  گفت:«شواهدی از جمله نوعی رد پا وجود دارد که باعث به‌وجود آمدن تردیدهایی در وجود داشتن این حیوان در دریاچه شده و به همین دلیل، طعمه‌گذاری‌هایی انجام شده تا اگر چنین موضوعی صحت دارد، هرچه سریع‌تر موضوع شفاف شده و امنیت شهروندان و آسایش خاطرآن‌ها فراهم شود.»، درياچه شهداي خليج فارس، درياچه دست‌سازي است كه به احتمال قريب به يقين، مهندسان سازنده آن، تمام نقشه‌ها و پلن روند ساخت‌وساز آن‌را دارند. اين شايعه موجب شد حتي از مردم تهران بخواهند، تا روشن شدن ماجرا، به اين درياچه نزديك نشوند. تمساحي كه وجودش دراين درياچه در نهايت يك شايعه و شايد هم يك شوخي بود، موجب شد چنان بسيجي براي يافتن آن صورت بگيرد. اما امان از تمساح‌هاي گاندويي كه در هوتك‌ها و رودها در انتظار دختران و زنان و كودكان خوزستان نشسته‌اند تا وقتي آن‌ها بعد از كيلومترها پياده‌روي براي برداشتن آب، به هوتك و يا رودي رسيدند دستي، پايي يا تمام وجودشان را براي جرعه‌اي آب، ببلعند.
  يك شايعه در مورد وجود يك تمساح، موجب شد درياچه چيتگر و شهروندان پايتخت‌نشين براي دوسه روز، تبديل شوند به تيتر يك خبرگزاري‌ها؛ اما خبر بلعيده شدن يك كودك توسط گاندوي خوزستان و يا قطع دستي و پايي از ساكنان اين ناحيه توسط تمساح‌هاي هوتك‌ها، هرگز به تيتر يك تبديل نشد؛ اتفاقي كه به‌وفور در اين منطقه رخ مي‌دهد.
به گفته رئیس اداره محیط زیست شهر تهران:« ما در محیط زیست شهر تهران وجود تمساح در دریاچه چیتگر را تأیید نمی‌کنیم، چون مشاهدات، زیستگاه و شرایط زیستی این گونه، اجازه نمی‌دهد که در محدوده دریاچه چیتگر زندگی کند.»
در مثل است كه فردي در كوچه و در روشنايي نور چراغ، دنبال سوزنش مي‌گشت، از او پرسيدند سوزنش را كجا گم كرده، گفت در خانه! گفتند پس چرا در كوچه دنبال آن مي‌گردي؟ گفت چون چراغ در كوچه روشن است، نه در خانه! حالا حكايت تمساح پايتخت است و گاندوهاي خوزستان!