«کند و تندروی» آفت منافع ملی

متاسفانه یکی از اصلی ترین آسیب هایی که کشور طی دهه های گذشته متحمل آن شده، عدم پذیرش راهبرد منافع ملی از سوی جریان ها و گروه های سیاسی است. فرقی هم نمی کند که کدام جناح یا کدام دولت و مجلس برسر کار بوده باشند، مهم عدم درک شرایط از سوی جریان هایی است که بعضاً حتی از سر دلسوزی برای کشور موجب آسیب به منافع ملی و ملت شده اند.

«کند و تندروی» آفت منافع ملی

متاسفانه یکی از اصلی ترین آسیب هایی که کشور طی دهه های گذشته متحمل آن شده، عدم پذیرش راهبرد منافع ملی از سوی جریان ها و گروه های سیاسی است. فرقی هم نمی کند که کدام جناح یا کدام دولت و مجلس برسر کار بوده باشند، مهم عدم درک شرایط از سوی جریان هایی است که بعضاً حتی از سر دلسوزی برای کشور موجب آسیب به منافع ملی و ملت شده اند.
اخیراً رهبرمعظم انقلاب درمورد وضعیت تحریم ها و ضرورت های رفع آن اظهاراتی داشتند که می توان آن را به عنوان راهبرد و معیاری مشخص برای مسئولان وظیفه دار و اهالی سیاست و رسانه دانست. ایشان درمورد رفع تحریم ها بیان داشتند که نباید "یک ساعت هم آن را به تأخیر انداخت". اما از آنجا که دشمنی ها با ایران عامداً و با برنامه ریزی صورت می گیرد اغلب قدرت ها و کشورهای غربی دراین مسیر سنگ اندازی و حداقل به تعهدات خود پایبند نیستند.
لذا آیت الله خامنه ای بحث "خنثی سازی تحریم ها" را مطرح کردند و تاکید داشتند که اگر سررشته تحریم ها و رفع آن در دست غرب است، پس باید ما برای مصون ماندن از این موضوع به سمت خنثی سازی تحریم ها با تکیه بر توان داخل و بهره گیری از پتانسیل های تولیدی و نیروی انسانی بومی حرکت کنیم.
حال این مسئله به سبب عدم درک مناسب از سوی جریان های سیاسی مختلف موجب ایجاد یک دو قطبی پیرامون «مذاکره یا عدم مذاکره» با غرب گردیده است. عده ای این بیانات رهبری را چراغ سبز ایران برای از سرگیری مذاکرات برجامی و آغاز دور جدید گفتگوها با اروپا و آمریکا قلمداد می کنند. و عده ای با استناد بر بخش دوم بیانات رهبری درمورد عدم اعتماد به دشمن و بدعهدی غربی ها، هرگونه تعامل و مذاکره با غرب را به ضرر کشور و امنیت ملی  می دانند.
اما واقعیت این است که هیچک از جریان ها ماهیت کلی و ژرفای کلام رهبری را مدنظر قرار نمی دهند و پر واضح است که هریک سنگ منافع خود را به سینه می زنند. لذا آنچه در این بین همچون همیشه روی زمین می ماند و آسیب می بیند، منافع ملی کشور می باشد که دود آن مستقیم به چشم مردم می رود. کما اینکه طی سال های گذشته مشاهده کرده ایم که تندروی ها و کندروی ها در حیطه سیاست خارجی چه آسیب ها و تبعاتی را برای کشور به همراه داشته و برخی از آنها تا عمق استراتژیک امنیت ملی و ثبات منطقه ای کشور پیش رفتند.
لذا این انتظار وجود دارد تا سیاسیون کشور به جای ایجاد فضای سیاه و سفید، و تشویش اذهان عمومی درمورد موضوع مذاکرات و تحریم ها با واقع نگری و واشکافی واقعیات افکار جامعه را آگاه سازند و خوراک مسموم به آنها ندهند. مسلماً وقتی افکار عمومی از آگاهی سالم و سازنده بهره مند باشد، در زمینه همراهی و مشارکت با برنامه های کلی نظام همپوشانی کافی را خواهد داشت و مسئولان کشور با دست پر و با قدرت بیشتری می توانند درمورد مسائل سیاست خارجی و امنیت ملی تصمیم گیری و گام بردارند.