وقتي تورم خط فقر را ۱۰ ميليوني مي‌كند!

تورم در كشور ما رفته‌رفته شكل حادي به خود گرفته و با تاثير بر افزايش نرخ كالاهاي مختلف، همچنان به راه خود مي‌رود؛ جامعه ما در واقع درگير تورمي است كه با شتاب بسيار بالا مي‌رود و به‌سرعت ارزش واقعی پول داخلی را بین برده و با افزایش قیمت کالاها باعث می‌شود افراد جامعه میزان دارایی‌هایشان را به شکل پول محلی به حداقل برسانند و به‌طور معمول به سمت نگهداری ارزهای خارجی پایدارتر يا حتي در حال گران‌تر شدن بروند.
در چنین شرایطی سطح عمومی قیمت‌ها بر اساس پول داخلي در اقتصاد مواجه با تورم به سرعت افزایش پیدا می‌کند؛ همين مشكل حادي كه اكنون گريبان مردم ما را گرفته و نرخ كالاهاي مختلف، به‌ويژه كالاهاي سبد معيشتي خانواده هر روز در حال افزايش است، و چنين روندي موجب شده است طبق گفته دبیر کل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران كشور، در حال حاضر خط فقر ۱۰ میلیون تومان شود، اما کارگر هنوز ۲ میلیون و خرده‌ای دریافت می‌کند:«کارگران در شرایط عادی قادر به تامین معیشت خود نیستند. آن‌ها اگر قرارداد داشته باشند و حقوق حداقلی بگیرند، در بهترین حالت یک سوم هزینه‌های خود را تامین می‌کنند.»
نكته مهم و پرسش اساسي از دست اندركاران اقتصادي كشور اين است كه در شرايطي كه فردي اگر درآمدي در حدود ده ميليون تومان در ماه داشته باشد، فقير محسوب مي‌شود، نام فردي كه دو ميليون و خرده‌اي دستمزد مي‌گيرد، چيست؟! چنين فردي كه چشمش به دست دولت است تا يارانه و طرح معيشتي و يارانه كالايي را دريافت كند، اگر دو فرزند داشته باشد، اجاره‌نشين باشد، خودش يا يكي از افراد خانواده‌اش بيماري خاصي داشته باشد، فرزندانش نياز به روزمره‌هايي داشته باشند كه فرزندان اقشار ديگر هم دارند، با دستمزد كف كارگري خود چگونه بايد گذران كند؟ تمام اين پرسش‌ها، در عين اين‌كه نياز به پاسخ و راهكاري اساسي دارند، اين مسئله را به ذهن متبادر مي‌كنند كه حتي اگر دستمزد اين كارگر به
ده ميليون تومان هم برسد، باز هنوز فقير است!