یک یادآوری؛ آثار باستانی و میراث فرهنگی نشان شکوه و اصالت هر ملتی است!

مدتی است آثار باستانی تا حدودی به حال خود رها شده‎اند و آنچنان که باید و شاید به این میراث عظیم که متعلق به همه نسل‎های دیروز و حال و آینده کشور است، آن توجهی که باید و شاید مبذول نمی‎شود؛ نمونه‎های بارز آن‎را چندی پیش شاهد بودیم که پارکورکاران در حال بالا و پائین رفتن از دیواره‎ها و ستون‎های تخت جمشید، ارگ بم و دیگر نقاط باستانی کشور بودند.

مدتی است آثار باستانی تا حدودی به حال خود رها شده‎اند و آنچنان که باید و شاید به این میراث عظیم که متعلق به همه نسل‎های دیروز و حال و آینده کشور است، آن توجهی که باید و شاید مبذول نمی‎شود؛ نمونه‎های بارز آن‎را چندی پیش شاهد بودیم که پارکورکاران در حال بالا و پائین رفتن از دیواره‎ها و ستون‎های تخت جمشید، ارگ بم و دیگر نقاط باستانی کشور بودند. 
خبر تازه آن‎که چندی است مقبره شاهان ایرانی متعلق به ۲ هزارسال پیش در خوزستان در حال تخریب هستند؛ میراثی باستانی که از دوره اِلیمایی بازمانده. بدیهی است که هر میراث و سازه باستانی، فی‎نفسه، دارای ارزش فرهنگی وملی است. زیرا این آثار، رگه‎های مهمی از نحوه تحول تاریخی و فرهنگی یک ملت را در دل خود نهفته‎اند. وظیفه نگهداری از این آثار اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا در بسیاری مواقع با تماشا یا حضور در محوطه آثار باستانی می‎توان احساس شکوه و اصالت را درک و لمس کرد. منطقه «دستوا» نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ این منطقه در سال‌های ۱۳۴۰ به ثبت ملی رسیده و کاوش‌‌ها در «دستوا» که شامل ۵ آرامگاه شاهان الیمایی، است از همان زمان آغاز شده و یافته‎ها در این مکان، حیرت جامعه علمی را به همراه داشته. در این منطقه هنگامی‌که باستان‌شناسان یک راه‌پله باستانی را که به در مقبره می‌رسید کشف کردند، با تابوتی سفالی و زیبا مواجه شدند که البته اکنون در جای امنی نگهداری می‌شود. اما به نظر می‌رسد آن‎چه اکنون در جریان است، رهاشدن به حال خود و تخریب هرآن چیزی است که در زیر زمین مدفون مانده است.